Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
واکه
در آواشناسی، واکه یا مُصَوَّت (حرف صدادار) صدایی در زبان گفتاری است که ویژگی آن به وسیلهٔ وضعیت باز مجرای صوتی شناخته میشود که در آن هیچ فشار هوایی در بالای حنجره ایجاد نمیگردد.
این، در برابر همخوان (صامت، حرف بیصدا) قرار میگیرد، که ویژگیاش به وسیلهٔ یک انقباض یا بسته شدن در یک یا چند نقطه در مجرای صوتی مشخص میشود. یک واکه همچنین معمولاً به عنوان هجا شناخته میشود. در تمام زبانها، واکهها هسته یا اوج هجا را میسازند، در حالی که همخوانها آغاز و پایان هجا را. در هر حال، بعضی زبانها به صداهای دیگر نیز اجازه میدهند تا هستهٔ هجا را به وجود آورند مانند حرف «ط» در واژهٔ «عطف» [ع.طف] (نقطه هجاها یا بخشهای واژه را از هم جدا کردهاست).
ایجاد
بلندی
بلندی واکه بهمعنی میزان بازشدگی دهان در حین ایجاد واکه گفته میشود. الفبای آوانگاری بینالمللی هفت درجه از میزان بلندی را تعریف کردهاست، ولی هیچ زبانی شناخته نشده که همهٔ آنها را با هم بدون مشخصهٔ یک ویژگی دیگر تمایز بدهد:
- بسته (بلند)
- پیشبسته (پیشبلند)
- بستهمیانی (بلندمیانی)
- میانی (حقیقیمیانی)
- بازمیانی (افتادهمیانی)
- پیشباز (پیشافتاده)
- باز (افتاده)
برگشتی
برگشتی واکه بهمعنی محل قرارگیری زبان نسبت به پشت زبان است. الفبای آوانگاری بینالمللی پنج درجه از برگشتی واکه را تعریف کردهاست:
گردشدگی واکه
گردشدگی واکه بهمعنی حالت لبها هنگام ایجاد واکه است. در حین ایجاد یک واکه میتوان لبها را گرد ننمود، یا اگر بخواهیم یک واکهٔ گرد تولید کنیم، از دو صورت برآمده و فشرده میتوانیم استفاده کنیم.
باز، مطرح، جمع
این سه حالت میزان تمایل واکه را نشان میدهند:
خیشومیشدگی
این پارامتر مشخصکنندهٔ صدای تودماغی است.
آواسازی
آوایی بهمعنی داشتن یا نداشتن واک است.
حالتهای دیگر
حالتهای دیگر، سفتی، موقعیت ریشه زبان، و تنگههای ثانویه در دستگاه صوتی هستند.
واکهها در زبان فارسی
واکهها یا مصوّتها در زبان فارسی شش تا هستند و صامتها به وسیلهٔ آنها ادا میشوند. از ترکیب صامتها و مصوّتها، بخشها و از ترکیب بخشها، واژگان بهوجود میآیند. برخی واژگان یک بخشی و برخی دو یا چند بخشی هستند. واژگان معنادار یک بخشی حداقل از دو و حداکثر از چهار صدا تشکیل شدهاند که در واژههای چهارصدایی، حداقل یکی از صامتها امتدادپذیر است.
واکهها یا مصوّتها در زبان فارسی دو دسته بلند و کوتاه هستند.
واکههای بلند سه تا هستند (آ - او - ای). در میان تمامی واکههای فارسی، تنها واکهٔ آ است که حرف اختصاصی در دبیرهٔ فارسی دارد. برای نمایش دو واکهٔ بلند او و ای بهطور قرضی از دو همخوانِ (صامت) 'و' و 'ی' استفاده میشود که به آنها حروف صدادار هم میگویند.
واکههای کوتاه نیز سه تا هستند. (زبر (فتحه) - زیر (کسره) - پیش (ضمه)) نامیده میشوند که در موارد ابهامزدایی به صورت سه نشانه (ـَــِــُ) به حروف اضافه میشوند. چون در حروف الفبا نماینده ندارند در مقابل حروف (اشکال) به آنها حرکات (نشانهها) میگویند. مصوت کوتاه ـُ اگر به تنهایی بیاید حرف ربط است که با حرف و نمایش داده میشود. همچنین در برخی واژهها واکهٔ کوتاه ـُ با حرف و نمایش داده میشود مانند: میکروسکوپ (آوانویسی: microskop). همچنین اگر در پایان واژه بیاید با حرف و نمایش داده میشود مانند: تو (آوانویسی: to). مصوتهای کوتاه اگر در آغاز واژه بیایند با حرف ا یا ع نمایش داده میشوند مانند: اسب (آوانویسی: asb) , اسم (آوانویسی: esm) , امید (آوانویسی: ommid) , عمو (آوانویسی: amu) , عرفان (آوانویسی: erfān) , عمران (آوانویسی: omrān)