نخبهگرایی باور یا گرایشی است که بر طبق آن برخی از افراد دارای ویژگیهای سرآمدی معینی هستند و از تخصص یا مهارتهای ویژهای چون: تبار مشخص، کیفیت یا ارزش ذاتی، هوش، ثروت، آموزش یا تجربه تخصصی بالا، یا دیگر صفات برخوردارند و بنابراین اثرگذاری یا اقتدارشان از دیگران بیشتر است؛ دیدگاهشان در موضوعی خاص باید از دیگران جدیتر گرفته شود، یا بهای بیشتری بدان داده شود؛ نظرات این افراد در کل با احتمال بیشتری به سود جامعه است؛ یا مهارتها، تواناییها یا خردگرایی آنها را بهطور خاص برای رهبری مناسب میسازند.
در تعریفی دیگر از «ویلفردو پارتو» نخبه کسی است که ذاتاً دارای امتیازات هوشی، جسمی و روانی است که او را بر دیگران برتری میبخشد.
واژهٔ نخبهگرایی ممکن است برای توصیف وضعیتی به کار رود که در آن قدرت در دستان شمار افراد محدودی متمرکز گردد. مخالفان نخبهگرایی، عبارتند از نخبهستیزی، مساواتخواهی، عوامگرایی و فلسفه سیاسی کثرتگرایی. نظریه نخبگان تحلیل علوم سیاسی یا جامعهشناسانه تأثیر نخبگان بر جامعه است: نظریهپردازان نخبگان، کثرتگرایی را ایدهآلی و اتوپیایی میدانند.
جستارهای وابسته
|
|
کتابها |
اصلی |
|
فرعی |
- بهیموت: ساختار و عملکرد ناسیونال سوسیالیسم: (نویمان)
- تحول نخبگان در جوامع صنعتی پیشرفته: ارزیابی تجربی نظریه تکنوکراسی: (پاتنم)
- چه کسی بر آمریکا حکومت میکند؟ (دمهاف)
- ساختار قدرت اجتماع: مطالعه تصمیم گیرندگان: (هانتر)
- ساختار قدرت در آمریکا: نخبگان شرکتی به عنوان یک طبقه حاکم (شوارتز)
- سیاستگذاری از بالا به پایین: (دای)
- قاعده طلایی: نظریه سرمایهگذاری رقابت حزبی و منطق سیستمهای سیاسی پول محور: (فرگوسن)
- قدرت شرکتها و محیط زیست: (گونزالس)
- مردم نیمهمقاوم: (شاتشنایدر)
- منابع ضد دموکراتیک نظریه نخبگان: پارتو، موسکا، میشلز: (نای)
|
|
|
موضوعات مرتبط |
- مکتب نخبگان ایتالیا
- محمدرضا سوداگر (مترجم)
|
|
|
|
|
گونههای رایج |
|
جامعه |
|
دیدگاهها |
|
سیاست |
|
واکنشها |
|
سیاستهای تبعیضآمیز |
|
اقدامات متقابل |
|
مطالب وابسته |
|
|
|
سازمانها |
|
چهرههای مرتبط |
|
چهرههای تأثیرگذار |
|
ادبیات |
|
تعطیلات شیطانی |
|
ایدهها و مفاهیم |
|
موضوعات مرتبط |
|