Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
مودو چانیو
مودو چانیو یا مودون (به چینی: 冒頓單于)(۲۳۴ پیش از میلاد - ۱۷۴ پیش از میلاد) بنیادگذار امپراتوری شیونگنو در سال ۲۰۹ پیش از میلاد بود. مودو واژه ای با آوانمایی چینی است که گویش اصلی آن گویا بغتور است و بخش نخست آن همان واژه کهن ایرانی شرقی بَغ به معنای خداست که در برخی زبانهای دیگر مانند روسی نیز به سیمای وامواژه بوگ هنوز به کار میرود. این واژه همچنان در فارسی به سیمای بهادر (پهلوان/قهرمان)، به ترکی بهادیر و در مغولی در نام پایتخت مغولستان (اولان باتار: پهلوان سرخ) کاربرد دارد.
وی پس از اینکه پدرش را در سال ۲۰۹ پیش از میلاد به قتل رساند، امپراتوری شیونگ نو را در مغولستان امروزی بنیان نهاد. وی از سال ۲۰۹ تا ۱۷۴ پیش از میلاد بر قلمرو خودش فرمانروایی کرد.یانوش هارماتا در گزارشی چاپ شده توسط یونسکو، شیونگ نوها را از ایرانیان کوچرو میداند چراکه همه واژگان شیونگنویی آوردهشده در منابع چینی از جمله نام شاهان آنان از یک زبان ایرانی شرقی (سکا) بوده و بنابر این واضح است که اکثریت قبایل اتحادیه شیونگ نو به زبان ایرانی شرقی سخن میگفتند. کنفدراسیون شیونگ نو متشکل از ۲۴ قبیله بود که توسط یک قبیله سلطنتی با یک سازمان نظامی نیرومند اداره میشد. آنها دامداران خوبی بودند ولی بهخوبی با کشاورزی نیز آشنا بودند. اقتصاد آنها از جنگلها برای تهیه علوفه مورد نیاز دامها و مواد خام صنعتی استفاده میکرد. بر پایه بررسیهای زبانشناختی دربارهٔ وجه تسمیه مکانهای جغرافیایی، تنها زبانی از شاخه ایران شرقی با نام سکایی خاستگاه نامهای جغرافیایی سرزمینی است که از آسیای مرکزی تا خمیدگی اوردوس در رود زرد گسترده شدهاست. تبارشناسی نامهایی که به گویش چینی دربارهٔ دودمان شیونگ نو نیز در تاریخ چین ثبت شدهاند با گویش شرقی زبان ایرانی سکایی همخوانی دارد.
کشتن پدر و پادشاهی
بر پایه کتاب سیما چیان، مودو یک کودک با استعداد بود ولی پدرش تومان میخواست یکی از فرزندان یکی دیگر از همسرانش را به موفقیت برساند. برای نابودی مودو، پدر وی را به عنوان گروگان به یوئهجی فرستاد و سپس به یوئه جی حمله کرد به امید آنکه آنان مودو را به عنوان مجازات بکشند. مودو توانست از این سرنوشت بگریزد و با دزدیدن یک اسب سریع به شیونگ نو(هسیونگ نو) بازگردد. جایی که وی به عنوان یک قهرمان به آن بازگشت. به پاداش این عمل بی باکانه، پدرش وی را به فرماندهی ده هزار سوار گمارد.
به دلیل نامداریاش که از بیباکی بدست آمده بود، وی اقدام به جمعآوری یکسری از سپاهیان بسیار وفادار به خود کرد. برای اطمینان از وفاداری آنان، وی دستور داد که آنان به سوی اسب مورد علاقه مودو تیراندازی کنند و کسانی که سرباز زدند اعدام شدند. سپس دستور داد به سوی یکی از همسران مورد علاقهاش تیر بیندازند و دوباره کسانی که تردید از خود نشان دادند اعدام شدند. در پایان زمانی که وی از وفاداری باقیمانده نیروهای خود مطمئن شد دستور داد پدرش را تیرباران کنند، اینبار هیچیک از سربازان تردیدی از خود نشان ندادند و به این ترتیب وی پدر خود را به قتل رساند و خود را شانیوی شیونگ نو نامید.
پانویس
Wikipedia contributors, "Modu Chanyu," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Modu_Chanyu&oldid=293660425 (accessed June 1, 2009).