Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
فساد والرین
فساد والرین(دژنرسانس والرین)(به انگلیسی: Wallerian degeneration) به معنای مجموعه فرایندها و واکنشها در قسمت تحتانی(دیستال)یک آکسون به هنگام آسیب است، بهطوریکه آکسون آن ناحیه(جزء پایین) به تدریج ازبین میرود.اولین بار دانشمندی به نام والر(Waller) به تفسیر چنین فرایندی از آکسون صدمه دیده از قسمت انتهایی آن پرداخت، به همین دلیل مراحل تغییرات آکسونی به دنبال ضایعه آن به نام او معروف است.
این فرایند(Process) هم در دستگاه عصبی مرکزی(CNS) و هم در دستگاه عصبی محیطی(PNS) اتفاق می افتد، اما در ارتباط با پروسه ترمیم پس از آن، نسبتاً تفاوتهایی با یکدیگر دارند.در پدیده دژنرسانس والرین، در نهایت آکسون بخش زیر آسیب و غلاف میلین آن(درصورت میلین دار بودن رشته عصبی) ازبین میرود.در آکسونوتمزیس و همچنین نوروتمزیس، دژنرسانس والرین اتفاق می افتد.
فساد در دستگاه عصبی محیطی(PNS)
بریدگی، له شدگی و کشش بیش ازحد یک عصب محیطی ازجمله عواملی هستند که باعث آسیب رشتههای عصبی می گردند.به دنبال آسیب عصب محیطی، فساد والرین به صورت ذیل رخ می دهد:
- حضور ماکروفاژها در محل ضایعه
- تکثیر لیزوزمها در سلول شوان(جهت ترشح آنزیم)
- تجزیه آکسون(تا روز ششم)
- تکثیر سلولهای شوان در داخل غلافهای اندونوریوم(Endoneurium)
- ترک ناحیه توسط ماکروفاژها(حدود دو هفته طول می کشد)
- قطعه قطعه شدن میلین آکسونها و فاگوسیته شدن آن توسط سلولهای شوان که شش هفته طول می کشد.
دژنریشن والرین در قسمت پایینی آکسونی که ضایعه دیده است، اتفاق می افتد.با این حال، در بریدگیهای تمیز، تنه فوقانی(پروگزیمال) عصب چندان دچار فساد نمیشود، اما در ضایعات له شدگی که شایع تر هستند، تنه فوقانی ممکن است به میزان یک سانتیمتر یا بیشتر دچار فساد گردد.
فساد در دستگاه عصبی مرکزی(CNS)
اگرچه فساد والرین در قسمت دیستال آکسونی دستگاه عصبی مرکزی همانند دستگاه عصبی محیطی صورت میگیرد، ولی مدت زمان فساد در CNS طولانی بوده و بیانگر روندی بسیار آهسته است.سلولهای نوروگلیا(نوع آستروسیت)باعث برداشت گرههای انتهایی آکسون می گردند.در مقایسه با دستگاه عصبی محیطی، سلولهای نوروگلیای دیگر(نوع میکروگلیا) نقش بسیار حیاتی در پدیده دژنرسانس والرین دستگاه عصبی مرکزی دارند.در موارد آسیب CNS، بسیاری از فاگوسیتها با ترک گردش خون، جهت خوردن قطرات بسیار کوچک میلین و بقایای آکسونی با میکروگلیاها سهیم میشوند.
اجزای تجزیه شده آکسون و میلین به هنگام فساد والرین در دستگاه عصبی مرکزی، ممکن است تا شش ماه نیز وجود داشته باشند، درحالیکه مدت زمان پاکسازی در دستگاه عصبی محیطی بسیار کمتر است.
ترمیم در دستگاه عصبی
به دنبال ضایعه آکسونها در نورونهای دستگاه عصبی مرکزی و محیطی، قسمت فوقانی(پروگزیمال)آکسون آسیب دیده برخلاف بخش پایینی که فساد می یابد، توانایی ایجاد یک جوانه جهت رشد به سمت پایین ضایعه را دارد.در دستگاه عصبی محیطی، سلولهای شوان باعث هدایت جوانهها در داخل غلاف اندونوریوم رشته عصبی می گردند که علت آن پاکسازی در غلاف رشته عصبی از بقایای آکسونی و غلاف میلین قبلی است.به تدریج سلولهای شوان، شروع به ساختن میلین در آکسون جدید می نمایند.سرعت ترمیم در اعصاب محیطی، در نواحی مختلف عصب مربوطه متفاوت است.تنه یک عصب محیطی، سریع تر از شاخهها ترمیم می یابد.سرعت ترمیم در شاخههای کوچکتر یک عصب محیطی، بین 1 الی 2 میلیمتر در روز است.
در دستگاه عصبی مرکزی(CNS) به دنبال قطع آکسون ها، پیدایش جوانهها صورت میگیرد، ولی راهنما و هدایتی مناسب برای جوانهها وجود ندارد، زیرا الیگودندروسیتها نمیتوانند راهی را که جوانه قادر به رشد در آن باشد ایجاد کنند.بهبود عملکردی در دستگاه عصبی مرکزی به هنگام ضایعات وارده، بیشتر به انعطافپذیری عصبی وابسته است تا ترمیم آن.
پانویس
جستارهای وابسته
- میناگر، علیرضا و وثوق آزاد، ژاک. ترجمه: نوروآناتومی پایه و کاربردی پروفسور فیتزجرالد.انتشارات دانش پژوه.
- عشایری، محمد.جراحیهای ترمیمی میکروسکوپی عروق و اعصاب محیطی.انتشارات دانشگاه علوم پزشکی ایران.چاپ سهند.شابک: 012-72
- آمری نیا، رضا؛ بهروزی راد، نازیلا. ترجمه: ساختمان و عمل مغز و اعصاب پروفسور ویلیام ویلیس. مؤسسه انتشارات تلاش.