Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
شنای سوئدی
شنای سوئدی یا شنو در ورزش باستانی، یکی از حرکات ورزشی ساده و بدون نیاز به ابزار است که با دراز کشیدن به صورت دمر و استفاده از قدرت دستها و بازوها برای بالا و پایین بردن بدن انجام میگیرد.
شنا ماهیچههای سینهای، سهسر بازویی (پشتبازو)، و بخش جلویی دالی (سرشانه) را مستقیماً به کار میگیرد و تقویت میکند. همچنین به صورت فرعی بر روی ماهیچههای دندانهای پیشین (کنار قفسه سینه)، سایر قسمتهای سرشانه، غرابی بازویی و قسمت میانی بدن تأثیر مثبت میگذارد.
شنا حرکت پایهای است که از آن در تمرینات ورزشی و تربیت بدنی و به صورت رایج در تمرینات بدنی نظامی استفاده میشود. همچنین یک روش تنبیه متداول در آموزشهای نظامی، مدارس ورزش و برخی از هنرهای رزمی محسوب میشود.
انواع شنا
انواع بسیار زیادی از این حرکت وجود دارد. چهار نوع شنا که در ورزش زورخانهای مرسوم است:
۱- شنای کرسی: در این شنا ورزشکاران پس از این که تخته شنا را بر کف گود گذاشتند دو سر آن را میگیرند و دو پا را در برابر آن تا آنجا که بتوانند چنان از هم باز میکنند که کف پاهایشان از کف گود بلند نشود و سپس شنا میروند.
۲- شنای دست و پا مقابل: در این شنا، دو دست ورزشکار بر روی تخته به فاصله بیست سانتیمتر از هم قرار دارد و پاهای او در امتداد تن کشیده و جفت است.
۳- شنای دو شلاقه: شنای دو شلاقه همان شنای (دست و پا مقابل) است با این فرق که در آن دو بار پیاپی شنا میروند و پس از آن کمی درنگ و خستگی در میکنند و سپس دوباره دیگر پیاپی شنا میروند. این روش را تا پایان ورزش نگاه میدارند.
۴- شنای پیچ: در این شنا مانند شناهای دیگر دستهای ورزشکار بر روی تخته از یکدیگر باز است و او نخست در حرکت اول سر خود را زیر بغل چپ میبرد و تنه خود را به سوی راست میچرخاند و در حرکت دوم، سر خود را زیر بغل راست میبرد و تنه را به سوی چپ میچرخاند و شنا را به همین روش ادامه میدهد.
۵- هندو شنای سوئدی
اصطلاحات زورخانه
| |
---|---|
این سر و آن سر زدن • بداُفت • بدلکار • بوسیدن و وا بوسیدن • پازدن • پهلوانپنبه • پهلوان زنده را عشق است • پهلوانان صاحب تاج • پیش قبض • پیشخیز • پیشقدم • پیشکسوت • تنکه • جست کلاغ • چرکین کردن و چرکین شدن • چوب تعلیم • حرامی گرفتن • حریف • حقخوانی • خاک کشتی • خانه ورزش • خوشپرگار • ساخته • سرپا • سنگ گرفتن • سنگ کشتی • شلنگ و تخته • شنای پیچ • شنای جفتی • شنای کشیده • صاحب زنگ و صاحب ضرب • قاطی شدن • قدر • کارهای ایذائی • کبادهکشی • کباده • کشتی پاک شدن یا پاک کردن • کشتی در میان ماندن • کشتی گره شدن • کفتربند • کهنهسوار • گل کشتی • گورگه • لنگ • لنگ انداختن • مرشد • دست مریزاد • مشتمال • مشتمالچی • نطعی • نوچه • نوخاسته • نیککار • وارد کردن • واگیر • میل گرفتن • ورزش با میل
|