Мы используем файлы cookie.
Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.

سارا برنارد

Подписчиков: 0, рейтинг: 0
سارا برنارد
Sarah Bernhardt
Sarah Bernhardt by Nadar.jpg
سارا برناد در ۱۸۷۸
نام اصلی Sara-Marie-Henriette Rosine Bernard
تولد ۲۲ اکتبر ۱۸۴۴
پاریس، سلطنت ژوئیه فرانسه
مرگ ۲۶ مارس ۱۹۲۳ (۷۸ سال)
پاریس، جمهوری سوم فرانسه
سال‌های فعالیت ۱۸۶۲–۱۹۲۳

سارا برنهارت (به فرانسوی: Sarah Bernhardt) (زاده ۲۲ اکتبر ۱۸۴۴ – درگذشته ۲۶ مارس ۱۹۲۳) هنرپیشه تئاتر اهل فرانسه و انتخاب شده به عنوان «مشهورترین بازیگر زن تاریخ» بود. پرآوازگی وی بیشتر به خاطر بازی در سارای کشیش است.

خانواده

سارا برنهارت دختر نامشروع یک روسپی یهودی بود. چون مادرش دوستش نداشت و از کودکی همواره طرد شده بود همیشه به دنبال تشویق و تمجید دیگران می‌گشت. به همین دلیل، اراده‌ای فوق‌العاده برای پیشرفت کار خود در تئاتر داشت.

به خاطر دروغ‌های زیادی که می‌گفت پی بردن به حقایق زندگی او مانند هویت پدر و حتی تاریخ تولد او (۲۲ شاید هم ۲۳ اکتبر ۱۸۴۴) بسیار مشکل است.

کار تئاتر

مادر برنارد می‌خواست او را به حال خود رها کند؛ ولی معشوق مادر سارا (شارل دو مورنی که برادر ناتنی ناپلئون بناپارت بود) به او پیشنهاد کرد که وارد دنیای بازیگری بشود. اسم برنارد نخستین بار در نوجوانی با بازی در تئاتر معتبر کمدی فرانسه مطرح شد. اما به خاطر سیلی زدن به صورت بازیگر معروف آن تئاتر، اخراج شد. با این کار، یک شبه به ستاره تبدیل شد و بلافاصله بعد از این پیشامد، تئاتر ژیمانسه او را به خدمت گرفت.

برنارد با پوشیدن با شلوار و بازی در نقش یک پسر در نمایش «عابر» نوشته فرانسوا کوپه درخشید.

در سال ۱۸۷۲، درخشش او در نمایش ریبلاس نوشته ویکتور هوگو آن چنان تحسین همگان را برانگیخت که کمدی فرانسه از او برای بازگشت، دعوت کرد. برنارد این دعوت را پذیرفت. پس از بازگشت به این تئاتر وارد رابطه عاطفی و پرشوری با مرد جذابی به «نام ژان مونه-سولی» شد. «مونه» تلاش زیادی برای کنترل برنارد از بی‌قیدوبندی‌های او داشت. اما در این کار موفق نشد.

پس از آن، زندگی کاری او شتاب بیشتری گرفت. بازی در نمایش «فدر» نوشته «ژان راسین» باعث رسیدن او به اوج موفقیت و درخشش شد. پس از آن او نمایش‌های خود را در دیگر نقاط جهان از جمله شش هفته در تئاتر گایتی لندن در سال ۱۸۸۰، نقش مادام کاملیا در آمریکا، و دیگر نقش‌ها در آرژانتین، اتریش و استرالیا اجرا کرد.

انتخاب هملت نقطه بسیار مهمی در زندگی برنارت بود. زیرا با وجود اینکه پیش از برنارد هم زنانی نقش هملت را بازی کرده بودند سارا برنارد نخستین کسی بود که از هملت برای کسب شهرت و جلب توجه رسانه‌ها بهره گرفت. او هملت را به نثر اجرا کرد که به مذاق خیلی‌ها سازگار خوش نیامد.

او در مورد بازی خود در نقش‌های مردانه گفته بود: «نه اینکه من از نقش‌های مردانه خوشم بیاید؛ صرفاً ذهن‌های مردانه را ترجیح می‌دهم.»

در سال ۱۹۰۶، هنگام اجرای اپرای توسکا به خاطر اینکه تشکی که باید جلوی سقوطش را می‌گرفت سر جایش نبود، به زمین‌خورد و زانویش شکست. به خاطر این شکستگی، در سال ۱۹۱۵ بیشتر پای راست او را قطع کردند. البته این ماجرا باعث دست از کار کشیدن او نشد و تا سال ۱۹۲۳ که از دنیا رفت، همچنان به بازیگری در نمایش‌هایی که نیاز به حرکت نداشتند و در نخستین فیلم‌های صامت بازی کرد.

او در مارس ۱۹۲۳ به خاطر ابتلا به بیماری اوره درگذشت. در پی مرگ او، چند روز عزای عمومی اعلام شد.

روابط با مردان

او با مردان بسیاری از جمله ویکتور هوگو، ادوارد هفتم (پادشاهی متحده)، و شارل هاس (الهام‌بخش مارسل پروست در خلق شخصیت سوان) رابطه داشت. در سال ۱۸۶۶ با فلیکس دوکوسنل، مالک تئاتر اودئون، آشنا شد. دوکوسنل دربارهٔ او نوشته بود: «فقط زیبا نبود؛ خطرناک‌تر از این بود که فقط خوشگل باشد … موجودی بود با استعدادی بی‌نظیر و هوشی بی‌همتا و انرژی و اراده‌ای بی‌مرز.»

در سال ۱۸۶۴ با اشراف‌زاده بلژیکی، پرنس دو لین، وارد رابطه شد که حاصل آن پسری به نام «موریس» بود. با اینکه نه برنامه و نه علاقه‌ای به پسر خود داشت اما تمام همت و اراده خود را در برای کامیابی فرزند خود به کار بست.

سارا برنارد در سال ۱۸۶۴، عکاسی شده توسط نادار

او به طرز غریبی شیفته اریستید دامالا اشراف‌زاده یونانی و بازیگر فرانسوی شده بود که چندان علاقه و کششی به او نداشت. آن‌ها در سال ۱۸۸۲ ازدواج کردند. اما به دلیل زن‌بارگی، قماربازی، و تحقیر برنهارت جلوی دیگران، ازدواج آن‌ها مدت کوتاهی دوام آورد. البته دامالا در ۱۸۸۹ دوباره وارد زندگی برنهارت شد، اما به دلیل اعتیاد به مرفین در همان سال از دنیا رفت.

الهام بخشی

برخی نویسندگان برای خلق شخصیت‌های خود از او الهام گرفته بودند. مارسل پروست شخصیت برما را بر اساس شخصیت خود برنهارت خلق کرده بود. همچنین اسکار وایلد نمایشنامه سالومه را برای او نوشته بود.

در جنگ‌ها

اوج محبوبیت او در دوران جنگ فرانسه و پروس بود. او با تبدیل اودئون به پناهگاهی برای سربازان مجروح و به زور پول و لباس گرفتن از اعیان و خواص به شهرت و محبوبیت خود افزود.

در جنگ جهانی اول در قلب ارتش فرانسه در جنگ جهانی جای داشت. به‌طوری‌که نیروهای ارتش او را بر تختی سفید جابجا می‌کردند.

مخارج

پول‌هایش را خیلی راحت خرج می‌کرد. پول زیادی خرج پسر و همسرش، اریستید دامالا کرد. علاقه بسیاری به جواهرات، طراحی مد، و هنر داشت. او مجسمه‌سازی می‌کرد. کلاهی پر شده از خفاش به سر می‌گذاشت، و جواهرات زیادی می‌پوشید. بعضی از لباس‌هایش از پوست چینچیلا و پلنگچه درست شده بودند. همیشه در مسافرت‌ها تابوت خود را می‌برد. دربارهٔ او می‌گویند: "مدام پول کم می‌آورد، ولی خب، می‌توانست دوباره در بیاورد!"

نگارخانه

پانویس

پیوند به بیرون


Новое сообщение