Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
حس دلبستگی به مکان
حس دلبستگی به مکان
تا پیش از دهه ۷۰ میلادی در مطالعات انجام شده در زمینه رابطه انسان و مکان، دلبستگی به مکان مورد توجه قرار نگرفته بود. در ۲۵ سال گذشته عواملی چون فضای شخصی، قلمرو پایایی، تراکم، معنای مکان و موضوعات مرتبط، موضوع تحقیقات در رابطه با انسان امکان بودند؛ اما افزایش رو به تزاید توجه تأثیر فرهنگ بر ترجیحات مکان، جابجایی جمعیت در شهرها و لزوم تطابق با محیط جدید، علاقه روزافزون به نتایج اجتماعی مکان، سبب گردید تا احساس انسان در رابطه با مکان، محور بسیاری از تحقیقات گردد. اکنون مطالعات فراوانی در زمینه دلبستگی به مکان صورت گرفتهاست. به علاوه متخصصین حوزههای مختلف، تحقیقات متعددی انجام داده و ابعاد محیطی و انسانی این ارتباط عاطفی را مورد بررسی قرار دادهاند.
مطالعات در زمینه دلبستگی برای اولین بار در ارتباط بین کادر درمان و کودک و این که چگونه کودکان در فرایند درمان، اعتماد خود را به کادر درمان توسعه میدهند، مورد بررسی قرار گرفت.
حس دلبستگی به مکان در آغاز، علاقه انسان شناسان و جامعه شناسان را به منظور مطالعه رابطه بین انسان و مکانهای مقدس به خود جلب کرد. در طی تحولات شهرسازی مدرن در سا لهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ متأثر از عواقب ناشی از جهانی شدن و نقل مکان اجباری مردم اهمیت توجه به مکان زندگی مردم افزایش یافت.
امروزه مفهوم دلبستگی به مکان نقش مهمی را در مطالعات روانشناسی محیط بازی میکند. دلبستگی به مکان، زنجیره ای میان افراد و محیطهای معنادار است.
مبانی نظری
دلبستگی
در لغت نامه دهخدا از دلبستگی به معنای محبت، رغبت، دوستی، مودت، عشق و گرایش خاطر یاد میشود.
دلبستگی به مکان به عنوان یک مفهوم، رابطه و نقطه اتصال بین مردم و مکان هاست.
حس دلبستگی به مکان
احساس دلبستگی به مکان عالیترین مرتبه رابطه انسان و مکان است که به منظور بهرهمندی و تداوم حضور انسان در مکان، نقش تعیینکننده ای دارد. حس دلبستگی به معنی رابطه هم پیوند میان انسان و محیط است؛ در اثر این رابطه، مکان به لنگرگاهی روانی بدل میشود و اهمیت فضا برای شخص، بالاتر از یک نقطه در دستگاه مختصات است. اغلب، حس دلبستگی به مکان از تجربههای شخصی میگذرد و خاطرات جمعی پیوند میخورد.
واژه دلبستگی به مکان به تأثیر عاطفی یک مکان اشاره دارد که افراد به لحاظ حسی و فرهنگی به آن جذب میشوند. تأثیر حسی، عاطفی و درونی مکان برای انسان، مرکز تفکر دلبستگی به مکان میباشد، چرا که انسانها میتوانند به یک شیء، خانه، ساختمان، محله، یا یک قرارگاه طبیعی جذب شوند. در واقع دلبستگی به مکان، ارتباطی نمادین با مکان است که با دادن معانی عاطفی و حسی مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل میگیرد و مبنای نحوه ادراک گروه یا فرد از مکان و نحوه ارتباط وی با آن میباشد
مولفههای تأثیر گذار بر شکلگیری حس دلبستگی به مکان
محرمیت (حریم خصوصی)
انسجام (وحدت)
قابلیت جهتیابی و خوانایی
غنای بصری
ترکیب بندی و کیفیت کالبدی فضایی
مدیریت تسهیلات و نظارت
عناصر طبیعی و سبز
معنابخشی به زیست انسانها در محیط از طریق ویژگیهایی رقم میخورد که در ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی و فرایندی قابل مطالعه هستند.
«ویژگیهای فیزیکی و اجتماعی محیط میتواند کیفیت زندگی ساکنان را افزایش دهد»
از آنجا که فضاهای جمعی به عنوان فضاهایی مکمل در کنار فضاهای داخلی آپارتمانها برای تعاملات اجتماعی و ایجاد رابطه مستمر با طبیعت است لذا بررسی مولفههای مؤثر بر افزایش حس دلبستگی به مکان در این بخش حائز اهمیت است. فضاهای جمعی میتواند بستری برای توسعه و شکلگیری هویت فردی و اجتماعی باشد. فضای جمعی، فضایی است که فرد را به مکث و سکون واداشته و شرط لازم برای تعاملات اجتماعی است
محرمیت (حریم خصوصی)
از اصول معماری ایران، وجود نظام ترتیب و توالی دراستقرار فضاها، وقوع فعالیتها، دیدها و حرکت هاست. وجود سلسله مراتب در معماری، به نحو بارزی در ارتباط با مفهوم محرمیت در فرهنگ ایرانیان است. محرمیت در این معماری، فضاهایی با روحیه و کارکردهای گوناگون می آفریند و آنها را به بخشهای عمومی، نیمه عمومی، خصوصی و نیمه خصوصی تقسیم میکند.
مفهوم حریم خصوصی، در تمامی فرهنگها مورد توجه است و ارجاع به مکانی دارد که در آن افراد بتوانند بدون دخالت دیگران از فضا استفاده کنند.
انسجام (وحدت)
در هر مجموعه ای وجود انسجام اجزا از شروط لازم برای تداوم آن به شمار میرود؛ برای ایجاد تنوع فضایی عناصر بزرگ باید به بخشهای متعدد تقسیم شده و مقیاس کوچکتری یابند اما باید دقت داشت که در این مسیر با افزایش تقسیمات اغتشاش و آشفتگی به وجود نیاید یا بالعکس تنوع آنقدر کاهش یابد که حاصلی کسالت آور داشته باشد.
اولویت بندی مولفههای تأثیر گذار بر شکلگیری حس دلبستگی به مکان
بر اساس پژوهشی که بر روی ساکنین چند مجتمع مسکونی در تهران انجام شدهاست افراد ساکن در این مجتمعهای مسکونی، این ویژگیها را به عنوان عوامل دلبستگی به مکان مورد توجه قرار دادهاند؛ این دلبستگی به مکان باعث ایجاد تصویر ذهنی بهتر ساکنین شدهاست. از میان تمام ویژگیها، ویژگی «انسجام و وحدت» بالاترین ضریب را دارد، بنابراین این ویژگی توانستهاست بیشترین میزان دلبستگی به مکان را در سا کنین برآورده سازد و پس از آن به ترتیب: «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «ترکیب بندی و کیفیت کالبدی فضایی»، «غنای بصری» و در آخر «قابلیت جهتیابی و خوانایی» قرار دارند.
نقش دلبستگی به مکان در هویتبخشی به میدانهای شهری
امروزه شاهد تضعیف حس مکان و دلبستگی به آن در میان مردم هستیم و دلیل آن را میتوان وجود فضاهای شهری بی کیفیت و غیرانسانی و بیمعنی عنوان کرد.
تحقیقات نشان میدهد دلبستگی به مکان نقش مهمی را در انگیزه حضور و مراقبت از فضاهای عمومی نظیر میدانها و پارکهای شهری ایفاء میکند.
میدانهای شهری به عنوان مکانی دارای مفاهیم حسی و معنایی، برای بررسی عوامل تأثیر گذار بر میزان دلبستگی به یک فضای عمومی میتواند نقش مؤثری در هویت و مطلوبیت میدانها داشته باشد.
دلبستگی به مکان به واسطه حس فضایی آن مکان میسر میشود که ناشی از تعامل افراد با مکان، معانی و ویژگیهای مرتبط محیطی است.
طراح برای لحاظ کردن ویژگیهای ابعاد دلبستگی به مکان در طرح و برنامه خود نباز به درکی روانشناسانه از تغییرات بافت مراکز شهری و تأثیر پذیری از فرهنگهای جهانی و فرمهای ساخته شده دارد.
شاخصهای مهم در دلبستگی به مکان را میتوان در سه عامل احساسی و عملکردی و معنایی خلاصه کرد.
عوامل معنایی
مفهوم دلبستگی به مکان در قلمرو تداعی معانی محیط تعریف میشود. معنا مربوط به جنبههای روانشناسی و ادراکی تجربه محیطی است و در این محدوده دلبستگی به مکان به عنوان نقطه اتصال فرد و محیط تعریف میشود
یکی از راههای معنا بخشی به مکان را میتوان امکان برقراری ارتباطات اجتماعی عنوان کرد.
عوامل عملکردی
این بعد که به برآوردن نیازها و اهداف فردی مبتنی بر کیفیت مکان در پاسخگویی به نیازهای کاربران در مقایسه با سایر مکانهای مشابه موجود اشاره دارد وابسته به تجارب قبلی فرد، نحوه دسترسی به مکان و الگوهای فعالیتی موجود در آن است.
عوامل احساسی
یکی از ویژگیهای اصلی دلبستگی به مکان، روابط احساسی نزدیک با مکان است. به این ترتیب دلبستگی به مکان پیوندی مؤثر و ماندگار را با مکانهایی که مردم از آن استفاده میکنند برقرار کرده و در آنجاست که آنها احساس آسایش و آرامش بیشتری دارند.
طبق تحقیقات انجام شده استدلال میشود بین دلبستگی به مکان و هویت آن، رابطه مستقیم وجود دارد که این امر میتواند در طراحی میدانهای شهری مورد توجه قرار گیرد. در بین عوامل مهم دلبستگی به میدان از جمله میتوان به وجود آرامگاه بوعلی با معماری فاخر آن در مرکز میدان، امکان دسترسی مناسب به میدان، وجود عوامل و عناصر محیطی نظیر درختان و فضای سبز مناسب در میدان، فضاهای تجاری و روزمره اطراف میدان، جانمایی مناسب میدان به لحاظ موقعیت مرکزی در شهر، مناظر ذهنی و عینی مناسب میدان نام برد. نتایج این تحقیق میتواند راهبرد مناسبی برای طراحی میدانهای شهری مطلوب در شهرهای معاصر فراهم کند.
پانویس
- پاکزاد، جهانشاه. (۱۳۸۳). سیر اندیشهها در شهرسازی، از فضا به مکان. تهران: انتشارات شهیدی.
- دانشپور، سید عبدالهادی؛ سپهری مقدم، منصور و چرخچیان، مریم. (۱۳۸۸). تبیین مدل دلبستگی به مکان و بررسی عناصر و ابعاد مختلف آن. نشریهٔ هنرهای زیبا معماری و شهرسازی، (۳۸)، ۳۷–۴۸.
- رحیمی، روح اله؛ انصاری، مجتبی؛ بمانیان، محمدرضا و مهدوی نژاد، محمدجواد. (۱۳۹۹). ارزیابی تأثیر مؤلفههای کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمعهای مسکونی منتخب تهران. باغ نظر، ۱7 (83)، ۱۵–۳۰.
- سجاد زاده، حسن (۱۳۹۲)، نقش دلبستگی به مکان در هویت بخشی به میدانهای شهری، نمونه موردی: میدان آرامگاه شهر همدان، فصلنامه علمی – پژوهشی مرکز پژوهشی هنر معماری و شهرسازی باغ نظر، شماره ۲۵، سال دهم، صص ۷۸–۶۹.
- Altman, I. , & Low, S. (1992). Place attachment. New York: Plenum Press.
- Giuliani, M. , Ferrara, F. , & Barabotti, S. (2003). One attachment or more? Ashland. OH: Hogrefe & Huber.
- Hernandez, B. (2001). Place attachment: Conceptual and empirical questions. Journal of Environmental Psycology, (18): 5-29.
- Kyle, G. , et al. (2004). Effects of place attachment on users. perceptions of social and environment conditions in a natural setting. Journal of environment psycology, (24): 213-225.
- Marris, P. (1996), The Politics of Uncertainty: attachment in private and public life, New York, Routledge.
- Moore, R. L. , & Graefe, A. R. (1994). Attachments to recreation settings. Leisure Sciences, (16): 17–31.
- Norton, B. G. & Hannon, B. (2002). Democracy and Sense of Place Values in Environmental Policy. In: LIGHT, ANDREW (ed.) Environmental Ethics: An Anthology London; New York, Routledge.
- Williams, D.R. , & Roggenbuck, j.w. (1989). Measuring place attachment: Some preliminary results, In LH. McAvoy and Edited by Howard, D. Leisure Research Symposium, National Recreation and Park Association, Arlington, 32.
- Williams, D.R. , & Vaske, J.J. (2003).The measurement of Place Attachment: validity and generalizability of a psychometric approach. forest Science, 49 (6): 830-840.
Vol.10/No.25/Summer 2013/Role of Place Attachment in Making Identity for Urban Squares/37-46 77
گرایشها | ||
---|---|---|
مرتبط | ||
کاربردی |
|
|