Мы используем файлы cookie.
Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.

اهداف توسعه هزاره

Подписчиков: 0, рейтинг: 0

این مقاله در مورد اهداف سال 2015 است. برای دیدن اهداف 2030، به صفحه اهداف توسعه پایدار بروید.

اهداف توسعه هزاره (MDGs) در واقع هشت هدف مشترک هستند که در سال ۲۰۰۰ در سازمان ملل بر سر آن‌ها توافق شد. این اهداف باید تا سال ۲۰۱۵ تأمین می شدند. اهداف توسعه هزاره (به صورت مخفف: MDGs)(به انگلیسی: Millennium Development Goals)، هشت آرمان و هدف توسعه یی بین المللی برای سال 2015 بود که پس از اجلاس هزاره سازمان ملل متحد در سال 2000 و در پی تصویب بیانیه هزاره سازمان ملل متحد تعیین شد. این اهداف بر اساس اهداف توسعه بین المللی OECD DAC بودند و در قالب " تشکیل استراتژی برای قرن 21" مورد توافق وزرای توسعه قرار گرفتند. در سال 2016 اهداف توسعه پایدار (SDGs) جایگزین اهداف توسعه هزاره شد. همه 191 کشورهای عضو سازمان ملل متحد و دست کم 22 نهاد بین المللی متعهد شدند تا به دستیابی اهداف توسعه هزاره تا سال 2015 کمک کنند.

این اهداف عبارت بودند از:

آرمان ۱: از بین بردن فقر شدید و گرسنگی

آرمان ۲: دست یافتن به آموزش ابتدایی همگانی

آرمان ۳: گسترش و ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان

آرمان ۴: کاهش مرگ و میر

آرمان ۵: بهبود سلامت مادران

آرمان ۶: مبارزه با ایدز، مالاریا، و دیگر بیماری‌ها

آرمان ۷: تضمین پایداری محیط زیست

آرمان ۸: گسترش مشارکت جهانی برای توسعه

هر آرمان دارای اهداف مشخص و تاریخ های معین جهت دستیابی به آن اهداف بود. هشت آرمان با 21 هدف مشخص اندازه گیری می شدند. در ژوئن 2005 و جهت سرعت بخشیدن دستیابی به اهداف، وزرای دارایی گروه هشت موافقت کردند که بودجه کافی را برای بانک جهانی، صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک توسعه آفریقا (AfDB) فراهم کنند تا آنها 40 تا 55 میلیارد دلار بدهی اعضای گروه کشورهای فقیر به شدت بدهکار (HIPC) را لغو کنند. به این ترتیب این کشورها اجازه پیدا می کردند تا منابع خود را به سمت برنامه های بهبود بهداشت و آموزش و کاهش فقر هدایت کنند. منتقدان اهداف توسعه هزاره از فقدان تحلیل و توجیه لازم و کافی در پس اهداف انتخاب شده , همچنین دشواری یا عدم اندازه گیری برخی از اهداف و پیشرفت نامتوازن و برخی مسائل دیگر انتقاد داشتند.


خاستگاه

پس از پایان جنگ سرد، در دهه 1990 مجموعه‌ای از کنفرانس‌های سازمان ملل تشکیل شد که به برخی از موضوعات مانند مسائل مربوط به کودکان، تغذیه، حقوق بشر و زنان تمرکز داشت که منجر به تعهداتی برای اقدامات بین‌المللی مشترک در این زمینه شد. در سال 1995 اجلاس سران در زمینه توسعه اجتماعی، اعلامیه کپنهاگ در زمینه توسعه اجتماعی را منتشر کرد که شامل فهرستی طولانی و پیچیده از تعهدات رهبران جهانی بود که بسیاری از تعهدات از نتایج کنفرانس های قبلی اقتباس شده بود[3]. از آنجا که سطح کمک‌های بین‌المللی در حال کاهش بود، کمیته کمک به توسعه OECD درهمان سال عملیاتی را برای بررسی آینده کمک های توسعه یی تشکیل داد[4]. در گزارش حاصل که در سال 1996 بنام "شکل دهی قرن 21" تهیه شد، برخی از تعهدات کپنهاگ را به شش "اهداف توسعه بین المللی" قابل نظارت تبدیل کرد که محتوا و شکلی مشابه با اهداف توسعه هزاره نهایی MDGs داشت. این موارد شامل: نصف کردن فقر تا سال 2015، آموزش ابتدایی همگانی تا سال 2015، حذف نابرابری جنسیتی در مدارس تا سال 2005، کاهش مرگ و میر نوزادان، کودکان و مادران تا سال 2015، دسترسی همگانی به خدمات بهداشت باروری تا سال 2015 و تدابیر ملی کافی برای توسعه پایدار در سراسر دنیا تا سال 2015 بودند[5].

در اواخر سال 1997، مجمع عمومی سازمان ملل متحد یک مجمع ویژه هزاره برای اصلاح سیستم سازمان ملل متحد اختصاص داد[6]. یک سال بعد، سازمان ملل متحد به طور مشخص تصمیم گرفت که نه تنها مجمع هزاره، بلکه یک اجلاس هزاره را نیز به دبیرکلی کوفی عنان برگزار کند که این اجلاس موظف شد پیشنهاداتی آینده نگرانه و پیشرو به منظور اصلاحات برنامه های بنیادی سازمان ملل ارائه کند[7]. گزارش عنان، هنگامی که در آوریل 2000 تحت عنوان "ما مردم: نقش سازمان ملل متحد در قرن 21" منتشر شد، مسائل مربوط به اصلاحات سازمان ملل را در چالش های بزرگتری که جهان با آن مواجه است را مشخص کرد. اصلی ترین موضوعات به نحوی تعریف شد که "اطمینان خاطری باشد که بجای نادیده گرفتن میلیاردها نفر، جهانی شدن به بعنوان یک نیروی مثبت برای همه مردم جهان در نظر گرفته شود"[8]. در این گزارش، عنان از اجلاس هزاره آتی درخواست کرد تا اهداف کلیدی مشخصی در مورد بسیاری از موضوعات مطرح شده در اجلاس کپنهاگ، سایر کنفرانس های دهه 1990 و گزارش براهیمی (Brahimi Report) که اخیراً درباره صلح و امنیت بین المللی منتشر شده بود را اتخاذ کند[8].


در سپتامبر 2000 اجلاس هزاره و مجمع عمومی، اعلامیه هزاره (Millennium Declaration) را صادر کردند که موضوعاتی را که عنان را مطرح کرده بود را منعکس می کرد[9]. این اعلامیه به طور مشخص به «اهداف توسعه هزاره» اشاره نکرده است ولی حاوی عبارات مشابهی با همان اهداف نهایی است. ویرایش محتوای بیانیه مدتی ادامه یافت. یک اتقاق مهم در اینجا، یکی شدن بحث های تحت نظارت سازمان ملل متحد و رویکرد OECD در زمینه "شکل دادن به قرن 21" بود؛ این اتحاد در جلسه ای که توسط بانک جهانی در مارس 2001 برگزار شد، مورد توافق قرار گرفت[4]. در سپتامبر 2001، عنان "نقشه راه به سوی اجرای بیانیه هزاره سازمان ملل" را به مجمع عمومی ارائه کرد که شامل یک بخش ویژه در مورد "اهداف توسعه هزاره" بود[10].

دیوید هالم و جیمز اسکات خاطرنشان می کنند که روند ایجاد اهداف توسعه هزاره بعلت اینکه ساختار واحدی نداشت و یک " شروع یا پایان مشخصی" نداشت پراکنده بودند. آنها همچنین اظهار داشتند که این فرآیند بجای اینکه توسط کشورهای مورد هدف توسعه هزاره انجام شود، بیشتر توسط کشورهای ثروتمند هدایت می شد[4].


سرمایه انسانی، زیرساخت ها و حقوق بشر

اهداف توسعه هزاره MDGs بر سه حوزه سرمایه انسانی، زیرساخت ها و حقوق بشر (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) با هدف افزایش استانداردهای زندگی تأکید داشتند[11]. اهداف مربوط به سرمایه انسانی شامل تغذیه، مراقبت های بهداشتی (شامل مرگ و میرکودکان، سل و مالاریا، ایدز/HIV و بهداشت ناباروی) و آموزش است. اهداف مربوط به زیرساخت ها؛ شامل دسترسی به آب آشامیدنی سالم، انرژی و فناوری اطلاعات/ارتباطات مدرن است که باعث افزایش بازدهی مزارع با روشهای پایدار در حمل و نقل و محیط زیست می شود. اهداف مربوط به حقوق بشر شامل توانمند سازی زنان، کاهش خشونت، افزایش صداهای مختلف سیاسی، تضمین دسترسی برابر به خدمات عمومی و افزایش امنیت حقوق مالکیت است. اهداف به منظور افزایش توانایی های انسانی هر فرد و بهبود شرایط رسیدن به یک "زندگی مولد" بود. اهداف توسعه هزاره تاکید می کند که سیاستهای هر کشور باید متناسب با نیازهای آن کشور باشد؛ از آنجاکه اکثر پیشنهادات سیاسی کلی هستند.


مشارکت

اهداف توسعه هزاره بر نقش کشورهای توسعه یافته در کمک به کشورهای در حال توسعه تاکید می کند. همانطور که در هدف 8 مشخص شده است، این اهداف و برنامه ها برای کشورهای توسعه یافته برای دستیابی به "مشارکت جهانی برای توسعه" با حمایت از تجارت عادلانه، کاهش بدهی، افزایش کمک ها، دسترسی به داروهای قابل تامین ضروری و تشویق انتقال فناوری می باشد. در نتیجه گفته شد که کشورهای در حال توسعه در مبارزه برای کاهش فقر جهانی با کشورهای توسعه یافته شریک شدند (هدف 8 برای گسترش مشارکت جهانی برای توسعه).



آرمان ۱: از بین بردن فقر شدید و گرسنگی

هدف ۱a: نصف شدن نسبت جمعیت مردمی که با کمتر از یک دلار در روز زندگی می‌کنند.

۱٫۱: نسبت جمعیتی که با کمتر از یک دلار در روز زندگی می‌کنند.

۱٫۲: ضریب شکاف فقر

۱٫۳: سهم درآمد دو دهک پایین (فقیرترین) از درآمد ملی

هدف ۱b: دست یافتن کامل و پرحاصل به اشتغال و کار سالم برای همه، شامل زنان و جوانان

۱٫۴: نرخ رشد بهره‌وری نیروی کار (نرخ رشد تولید ملی به ازای هر فرد شاغل)

۱٫۵: ضریب اشتغال جمعیت

۱٫۶: نسبت جمعیت شاغلی که با کمتر از یک دلار در روز زندگی می‌کنند.

۱٫۷: نسبت حساب و مشارکت شاغلان فامیلی در کل مشاغل.

هدف ۱c: نصف شدن نسبت جمعیتی که از گرسنگی رنج می‌برند.

۱٫۸: رواج کسر وزن کودکان زیر ۵ سال

۱٫۹: نسبت جمعیتی که کمتر از حداقل سطح مجاز، مصرف انرژی در برنامهٔ غذایی خود دارند.

آرمان ۲: دست یافتن به آموزش ابتدایی همگانی

هدف ۲a: تأمین و تضمین کردن اینکه تمام پسران و دختران بتوانند تمام پایه‌های مقطع ابتدایی را بگذرانند.

۲٫۱: ضریب خالص ثبت نام در آموزش ابتدایی

۲٫۲: نسبت دانش آموزانی که پایهٔ اول ابتدایی را شروع می‌کنند، به کسانی که توانایی و دسترسی برای گذراندن آخرین پایه از مقطع ابتدایی را دارند.

۲٫۳: نرخ باسوادی سنین ۱۵ تا ۲۴ سال، مردان و زنان

آرمان ۳: گسترش و ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان

هدف ۳a: از بین بردن اختلاف جنسیتی در آموزش ابتدایی و متوسطه، بهتر از سال ۲۰۰۵، و رسیدن به تمام مراحل تا سال ۲۰۱۵

۳٫۱: نسبت دختران به پسران در آموزش ابتدایی، متوسطه و عالی

۳٫۲: سهم زنان در درآمدهای حاصل از اشتغال، در بخش‌هایی به جز کشاورزی

۳٫۳: نسبت صندلی‌های زنان در مجلس ملی

آرمان ۴: کم کردن مرگ کودکان

هدف ۴a: کم کردن دو سوم از نرخ مرگ و میر میان کودکان زیر پنج سال

۴٫۱: نرخ مرگ و میر زیر پنج سال

۴٫۲: نرخ مرگ و میر نوزادان

۴٫۳: نسبت کودکان یک ساله‌ای که در برابر سرخک ایمنی دارند.

آرمان ۵: بهبود سلامت مادران

هدف ۵a: کم کردن سه چهارم نرخ مرگ و میر مادران

۵٫۱: نرخ مرگ و میر مادران

۵٫۲: نسبت زایمان‌هایی که با مراقبت و توسط کارکنان متخصص سلامت انجام می‌گیرند.

هدف ۵b: دست یافتن (تا سال ۲۰۱۵) به، دسترسی همگانی به سلامت تناسلی

۵٫۳: نرخ رواج و استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری

۵٫۴: نرخ باروری نوجوانان

۵٫۵: میزان پوشش و رواج مراقبت‌های قبل از تولد (دست کم یک معاینه و دست بالا چهار معاینه)

۵٫۶: برآورده نشدن نیاز کسانی که به تنظیم خانواده احتیاج دارند.

آرمان ۶: مبارزه با ایدز، مالاریا و دیگر بیماری‌ها

هدف ۶a: متوقف کردن روند رو به رشد انتشار ایدز و آغاز روند معکوس آن

۶٫۱: میزان شیوع ایدز در میان جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال

۶٫۲: استفاده از کاندوم در روابط جنسی خطرناک

۶٫۳: نسبتی از جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال که اطلاعات درست و جامعی از ایدز دارند.

۶٫۴: نسبت مراقبت مدارس از یتیمان به مراقبت مدارس از غیر یتیمان در سنین ۱۰ تا ۱۴ سال

هدف ۶b: رسیدن (تا سال ۲۰۱۰) به، دسترسی همگانی به درمان ایدز، برای تمام کسانی که به آن نیاز دارند.

۶٫۵: قسمتی از مردم که آلودگی پیشرفتهٔ ایدز دارند و همچنین به داروهای ضد برگشت دسترسی دارند.

هدف ۶c: متوقف کردن روند انتشار مالاریا و دیگر بیماری‌های مهم، و آغاز روند معکوس آن

۶٫۶: نرخ شیوع و مرگ ناشی از مالاریا

۶٫۷: نسبت کودکان زیر پنج سالی که زیر پوشش داروی حشره کش می‌خوابند.

۶٫۸: نسبت کودکان زیر پنج سالی که تب مالاریا دارند، کسانی که با داروهای مناسب ضد مالاریا پوشش داده شده‌اند.

۶٫۹: نرخ وقوع، شیوع و مرگ ناشی از مرض سل

۶٫۱۰: نسبت بیماران سل ای که شناسایی و درمان شدند، کسانی که مستقیماً معاینه شده‌اند و توسط کوتاه‌ترین مسیر درمان شده‌اند.

آرمان ۷: تضمین پایداری محیط زیست

هدف ۷a: گنجاندن اصول توسعه ی پایدار در بین سیاست‌ها و برنامه‌های کشورها، و آغاز روند معکوس اتلاف منابع محیط زیست.

هدف ۷b: کم کردن روند کاهش تنوع زیستی، یک کاهش معنی دار در نرخ تلفات تا سال ۲۰۱۰.

۷٫۱: قسمتی از سطح سرزمین که با بیشه و جنگل پوشیده شده.

۷٫۲: مجموع نشر CO۲، سرانه و نیز به ازای هر یک دلار (ppp) تولید ملی

۷٫۳: میزان مصرف موادی که از ازون می‌کاهند.

۷٫۴: قسمتی از ذخایر ماهیان که در منطقه حفاظت شده زیستی قرار دارند.

۷٫۵: قسمتی از تمام آب‌ها که ذخایرشان استفاده شده

۷٫۶: قسمتی از سطح زمین و دریا که حفاظت شده‌است.

۷٫۷: قسمتی از گونه‌ها که در خطر انقراض هستند.

هدف ۷c: نصف شدن قسمتی از مردم که دسترسی پایدار به آب سالم آشامیدنی و تأسیسات بهداشتی اولیه ندارند.

۷٫۸: قسمتی از مردم که آب آشامیدنی تصفیه شده‌استفاده می‌کنند.

۷٫۹: قسمتی از مردم که از تأسیسات بهداشتی مناسب استفاده می‌کنند.

هدف ۷d: دست یافتن به، بهبود معنی دار و قابل توجه در زندگی حداقل ۱۰۰ میلیون زاغه‌نشین

۷٫۱۰: نسبتی از جمعیت شهری که در محلات زاغه‌نشین زندگی می‌کنند.

آرمان ۸: گسترش مشارکت جهانی برای توسعه

هدف ۸a: توسعهٔ بیشتر بازرگانی و سیستم مالی باز، قانون مند، قابل پیش‌بینی و بدون تبعیض.

- شامل تعهد نسبت به، طریقهٔ حکومت درست، توسعه، و کاهش فقر؛ هم به صورت ملی و هم به صورت بین‌المللی

هدف ۸b: بیان و رسیدگی به نیازهای ویژه و خاص کشورهایی با کمترین میزان توسعه

- شامل: تعرفه و سهمیهٔ دسترسی آزاد گمرکی، برای کالاهای صادراتی کشورهایی با کمترین میزان توسعه؛ برنامهٔ تسهیل‌کنندهٔ بدهی‌ها، برای رهایی کشورهای فقیر با بدهی‌های سنگین و نیز حذف رسمی بدهی‌های دوجانبه؛ و در آخر، بخشش بیشتر ODA برای کشورهایی که در جهت کاهش فقر تلاش کردند.

هدف ۸c: بیان و رسیدگی به نیازهای ویژهٔ کشورهای در حال توسعه ی محصور در خشکی و نیز جزایر کوچک (از طریق برنامه‌ای عملی برای توسعه پایدار جزایر کوچک درحال توسعه؛ و نتایج آن در بیست و دومین جلسهٔ ویژه مجمع عمومی سازمان ملل بررسی می‌شود).

هدف ۸d: درگیر شدن با مشکلات بدهی کشورهای در حال توسعه به‌طور فراگیر از به صورت ملی و بین‌المللی؛ به منظور معقول کردن بدهی‌ها در دراز مدت

- برخی از شاخص‌هایی که در فهرست زیر آمده، به صورت جداگانه تحت نظارت هستند برای کشورهایی با کمترین میزان توسعه، آفریقا، کشورهای در حال توسعهٔ محصور در خشکی و جزایر کوچک.

کمک‌های رسمی به توسعه (ODA)

۸٫۱: ODA خالص؛ در کل و نیز به کشورهای کمتر توسعه یافته، بر حسب درصد از درآمد ناخالص ملی اهداکنندگان کمیته همیاری توسعه (DAC)

۸٫۲: نسبتی از کل دوجانبه، بخشی از ODA اهداکنندگان DAC که به خدمات اجتماعی پایه اختصاص یافته (آموزش پایه، مراقبت‌های بهداشتی اولیه، تغذیه، آب سالم و بهداشت مناسب)

۸٫۳: نسبتی از کمک‌های رسمی دوجانبه به توسعه، از اهداکنندگان DAC در صورتی که او متحد باشد.

۸٫۴: ODA دریافت شده در کشورهای در حال توسعه محصور در خشکی، بر حسب نسبتی از درآمد ناخالص ملی شان.

۸٫۵: ODA دریافت شده در دولت‌های جزایر کوچک در حال توسعه، بر حسب نسبتی از درآمد ناخالص ملی شان.

دسترسی به بازار

۸٫۶: نسبتی از تمام کالاهای وارداتی کشورهای توسعه یافته (بر اساس ارزش و بدون احتساب نیرو و جنگ‌افزار) از کشورهای در حال توسعه و کشورهایی با کمترین میزان توسعه، که معاف از عوارض گمرکی پذیرفته شده.

۸٫۷: میانگین تعرفه‌های اعمال شده توسط کشورهای توسعه یافته بر محصولات کشاورزی و منسوجات و پوشاک کشورهای در حال توسعه

۸٫۸: تخمین میزان حمایت‌ها و یارانه‌های بخش کشاورزی برای کشورهای OECD بر حسب درصد از تولید ناخالص داخلی شان

۸٫۹: نسبت ODA یی که برای کمک به ظرفیت سازی در تجارت ارائه شده.

معقول کردن بدهی‌ها

۸٫۱۰: تعداد کل کشورهایی که به نقاط تصمیم‌گیری HIPC شان رسیده‌اند و تعداد کشورهایی که به نقاط اتمام HIPC شان رسیده‌اند.

۸٫۱۱: بدهی‌هایی که به واسطهٔ HIPC و ابتکارات MDRI بخشیده شده.

۸٫۱۲: پرداخت اصل و فرع بدهی‌ها بر حسب یک درصد از صادرات کالاها و خدمات

هدف ۸e: همکاری با شرکت‌های داروسازی، و تدارک دسترسی به داروهای حیاتی مقرون به صرفه در کشورهای درحال توسعه.

۸٫۱۳: نسبتی از جمعیت که به داروهای حیاتی مقرون به صرفه دسترسی پایدار و مداوم دارند

هدف ۸f: همکاری با بخش خصوصی، برای در دسترس قرار دادن مزایای فناوری‌های نو، به خصوص فناوری اطلاعات و ارتباطات

۸٫۱۴: خطوط تلفن به ازای هر ۱۰۰ نفر

۸٫۱۵: تعداد مشترکین تلفن همراه به ازای هر ۱۰۰ نفر

۸٫۱۶: تعداد کاربران اینترنت به ازای هر ۱۰۰ نفر

اهداف توسعه هزاره در ایران

سند MDGs که سند ماقبل بیانیه اهداف توسعه پایا بود توسط دولت نهم و دهم اجرا شده و گزارش موفقیت آن توسط وزیر وقت آموزش و پرورش اعلام و در خبرگزاری‌ها اطلاع‌رسانی شد. این درحالی است که اجرای مشروط بیانیه اهداف توسعه پایدار در روزهای انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران حاشیه ساز شد.

پیشرفت

پیشرفت در جهت دستیابی به اهداف در بین کشورها، نابرابر بوده است. برزیل به بسیاری از اهداف دست یافت [49]، در حالی که دیگران، مانند بنین(Benin)، در مسیر تحقق هیچ ‌یک از اهداف نیستند.[50] کشورهای موفق عمده عبارتند از چین (که جمعیت فقر آن از 452 میلیون به 278 میلیون کاهش یافته است) و هند[51]. به نظر بانک جهانی MDG 1A (کاهش پنجاه درصدی افرادی که با درآمد کمتر از 1 دلار در روز زندگی می کنند) عمدتاً به دلیل نتایج حاصل از این دو کشور و آسیای شرقی در سال 2008 به دست آمد.[52] در اوایل دهه 1990 نپال یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود و همچنان فقیرترین کشور آسیای جنوبی باقی مانده است. دوبرابر کردن هزینه‌های بهداشتی و تمرکز بر فقیرترین مناطق آن، مرگ و میر مادران را بین سال‌های 1998 و 2006 به نصف کاهش داد. شاخص فقر چند بعدی آن بیشترین کاهش را در بین کشورهای مورد بررسی داشته است. بنگلادش علیرغم رشد متوسط درآمد، بیشترین پیشرفت مشاهده ‌شده تاکنون را درکاهش مرگ و میر نوزادان و مادران داشته است[53]. بین سال‌های 1990 تا 2010، جمعیتی که با کمتر از 1.25 دلار در روز در کشورهای در حال توسعه زندگی می‌کردند، به نصف کاهش یافت و به 21 درصد یا 1.2 میلیارد نفر رسید و در واقع پیش از تاریخ مقرر, هدف MDG1A محقق گشت. بیشترین کاهش درکشور چین بود، که این اهداف برایش اهمیتی نداشت. با این حال، مرگ و میر کودکان و مرگ و میر مادران به کمتر از نصف کاهش یافت. به نظر اهداف بهداشتی و آموزشی پیشرفت محسوسی نداشت[53].

کاهش بدهی چندجانبه

وزرای دارایی G-8 در ژوئن 2005 در لندن برای تدارک نشست گلنیگلز در ژوئیه دیدار داشتند و توافق کردند که بودجه کافی را در اختیار بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و بانک توسعه آفریقا (AfDB) قرار دهند تا بدهی چندجانبه HIPC (40 تا 55 میلیارد دلار) را لغو کنند. دریافت‌کنندگان از نظر تئوری، به جای پرداخت بدهی‌ها آنرا صرف بهداشت و آموزش خواهند کرد[54]. طرح گلنیگلز به طرح کاهش بدهی چندجانبه (MDRI) تبدیل شد. کشورها زمانی واجد شرایط شناخته می‌شوند که آژانس وام‌دهنده آنها تأیید کند که کشورها به اصلاحات خود ادامه داده‌اند[54]. در حالی که بانک جهانی وAfDB ، MDRI را به کشورهایی که برنامه HIPC را تکمیل می‌کنند محدود کردند، معیارهای واجد شرایط بودن صندوق بین‌المللی پول، محدودیت کمتری داشت تا با الزامات خاص «بهبود همگانی و یکسان» صندوق بین‌المللی پول مطابقت داشته باشد. در واقع به جای محدود کردن واجد شرایط بودن به کشورهای HIPC، هر کشوری با درآمد سرانه 380 دلار یا کمتر واجد شرایط لغو بدهی است. صندوق بین‌المللی پول آستانه 380 دلاری را اتخاذ کرد زیرا به آستانه HIPC نزدیک بود[54].

صحرای آفریقا

یکی از موفقیت‌ها تقویت و بهبود تولید برنج در جنوب صحرای آفریقا بود. در اواسط دهه 1990، واردات برنج به حدود 1 میلیارد دلار در سال رسید. کشاورزان ارقام برنج مناسبی که عملکرد بالایی داشته باشد پیدا نکرده بودند. برنج جدید برای آفریقا (NERICA)، یک سویه پرمحصول و سازگار، در مناطقی از جمله کنگو برازاویل، ساحل عاج، جمهوری دموکراتیک کنگو، گینه، کنیا، مالی، نیجریه، توگو و اوگاندا توسعه و معرفی شد. حدود 18 گونه از این سویه در دسترس قرار گرفت و به کشاورزان آفریقایی کمک کرد تا نه تنها برنج کافی برای تغذیه خانواده خود تولید کنند که برنج اضافی برای فروش هم داشته باشند[55]. منطقه همچنین پیشرفت محسوسی برای هدف دوم MDG 2 داشت. هزینه‌های مدارس که شامل انجمن اولیا و معلمان و جامعه، هزینه های کتاب درسی، لباس فرم اجباری و سایر هزینه ها بود، تقریباً یک چهارم درآمد یک خانواده فقیر را به خود اختصاص داد و به کشورهایی از جمله بوروندی، جمهوری دموکراتیک کنگو، اتیوپی، غنا، کنیا، مالاوی، موزامبیک، تانزانیا، و اوگاندا کمک کرد هزینه‌ها را کاهش دهند و مشارکت را بالا ببرند. به عنوان مثال، در غنا، ثبت نام مدارس دولتی در مناطق محروم بین سال‌های 2004 و 2005 از 4.2 میلیون به 5.4 میلیون افزایش یافت. در کنیا، ثبت نام مدارس ابتدایی در سال 2003 به 1.2 میلیون نفر اضافه شد و تا سال 2004، این تعداد به 7.2 میلیون نفر افزایش یافت[56].

پس از تصویب اهداف توسعه هزاره (MDGs)، در سال 2000، جفری ساکس از مؤسسه زمین در دانشگاه کلمبیا در بین دانشمندان دانشگاهی و متخصصان برجسته، یکی از افرادی بود که در زمینه اهداف توسعه هزاره بسیار تلاش نمود. او ریاست کمیسیون اقتصادی کلان و سلامت سازمان جهانی بهداشت (2000-2001) را بر عهده داشت و نقشی اساسی در افزایش تامین مالی مراقبت‌های بهداشتی و کنترل بیماری در کشورهای کم‌درآمد برای حمایت از اهداف 4، 5 و 6 توسعه هزاره ایفا کرد. او با کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل در سال 2000-2001 برای طراحی و راه‌اندازی صندوق جهانی برای مبارزه با ایدز، سل و مالاریا همکاری کرد[57]. او همچنین با مقامات ارشد دولت جورج دبلیو بوش برای توسعه برنامه PEPFAR برای مبارزه با HIV/AIDS و PMI برای مبارزه با مالاریا همکاری کرد. او از سال 2002 تا 2006 به نمایندگی از عنان ریاست پروژه هزاره سازمان ملل را بر عهده داشت که وظیفه آن تدوین یک برنامه عملی مشخص برای دستیابی به اهداف توسعه هزاره بود. مجمع عمومی سازمان ملل توصیه‌های کلیدی پروژه هزاره سازمان ملل را در یک نشست ویژه در سپتامبر 2005 تصویب کرد. توصیه‌ها برای روستاهای آفریقا در حال حاضر در دهکده‌های هزاره و در چندین منطقه دیگر، در مقیاس‌های ملی مانند در نیجریه در حال اجرا و مستندسازی هستند. پروژه دهکده‌های هزاره، که ساکس آن را مدیریت می کند، در بیش از دوازده کشور آفریقایی فعالیت می‌کند و بیش از 500000 نفر را تحت پوشش قرار می‌دهد. MVP جنجال‌های قابل توجهی را به همراه داشته است زیرا منتقدان هم طراحی پروژه و هم ادعاهای مطرح شده برای موفقیت آن را زیر سوال برده‌اند. در سال 2012 اکونومیست این پروژه را بررسی کرد و جمع‌بندی کرد که "شواهد هنوز این ادعا را تایید نمی‌کند که پروژه دهکده‌های هزاره تاثیر تعیین کننده‌ای دارد" [58]. منتقدان خاطرنشان کردند: کنترل‌های مناسبی که دستاوردهای پروژه و تاثیر آن در توسعه اقتصادی را نشان دهد وجود ندارد. مقاله لنست که در سال 2012 مدعی افزایش 3 برابری در میزان کاهش مرگ و میر کودکان بود، به دلیل متدلوژی نادرست مورد انتقاد قرار گرفت و نویسندگان بعداً اعتراف کردند که ادعایشان "نا‌موجه و گمراه‌کننده" بود.[59]

نمودارهای گزارش سال 2010 از اهداف توسعه هزاره

مرگ و میر ناشی از مالاریا بیش از یک سوم کاهش یافته است و جان میلیون ها نفر را نجات داده است[60]. اگرچه کمک‌های مالی کشورهای توسعه‌یافته در طول چالش هزاره افزایش یافت، بیش از نیمی از آن پرداخت‌ها به سربه‌سرشدن بدهی‌ها کمک کرد. بخش عمده ای از کمک‌های باقی مانده صرف رفع بلایا و مخارج نظامی شد. طبق گزارش دپارتمان امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد (2006)، 50 کشور کمتر توسعه‌یافته حدود یک سوم کل کمک‌هایی که از کشورهای توسعه یافته سرازیر شده بود، دریافت کردند[44].


Новое сообщение