Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
غزوه بنیقریظه
غزوه بنیقریظه | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
مسلمانان | بنیقریظه | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
محمد علی بن ابیطالب |
کعب بن اسد قرظی | ||||||
قوا | |||||||
۳۰۰۰ پیادهنظام، ۳۰ سواره | نامعلوم | ||||||
تلفات و ضایعات | |||||||
۲ کشته |
منابع اسلامی
|
غزوه بنیقریظه ( ذوالقعده ۵ هجری، ۶۲۷ م) درگیری با بنی قریظه بلافاصله پس از جنگ خندق بود.
قریش بنی نضیر و بنی قینقاع (احزاب ) مدینه را محاصره کردند. مسلمانان خندقی در شمال و غرب مدینه کندند.
احزاب با بنی قُریْظه در جنوب مدینه وارد مذاکره شدند و آنان به پیمانی که با مسلمین بسته بودند خیانت کردند. پیغمبر برخی از رهبران مسلمانان را برای صحبت با آنها فرستاد که نتیجه نداد.
عملکرد بنی قریظه
حی ابن اخطب رهبر بنی نضیر بر در خانه کعب بن اسد رئیس بنی قریظه رفت و گفت: برای تو سروران قریش را آورده ام، تا آنها را بر سر مسلمانان فرود آوریم و شکستشان دهیم
کعب گفت : مرا رها کن که از محمد جز صداقت و وفا ندیده ام.
حی اصرار کرد و قول داد «اگر قریش و احزاب شکست خوردندبه قلعه تو میایم تا آنچه بر تو رخ داد بر من نیز بگذرد» کعب قبول کرد و عهد خود را شکست .
در میان مسلمانان شایع شد که بنی قریظه عهد شکسته است.
پیامبر زبیر بن عوام را مأمور کرد تا اخبار را به او برساند. وی مجددا سعد بن معاذ، سعد بن عباده، عبدالله بن رواحه و خوات بن جبیر را فرستاد تا خبر اول را چک کنند.
آنها برگشتند و گفتند: عضله و قاره (نام دو قبیله کنانی که قبلاً خیانت کرده بودند.)
پیامبر طرحهایی را بکار بست تا خیانت بنی قریظه را بطوریکه موجب تقویت روحیه سربازانش شود خنثی کند.
سلمه ابن اسلم یکی از افراد قبیله اوس را با دویست نفر و زید ابن حارث رابا سیصد نفر فرستاد تا نگهبان شهر شده و با تکبیر برای ترساندن بنی قریظه عمل کنند.
بنی قریظه نیز بیست شتر باردار خرما و جو و انجیر برای لشکریان دشمن فرستادند. در مورد میزان حمایت بنی قُریْظه از احزاب در هنگام جنگ اختلاف نظر وجود دارد.
خیانت بنی قریظه از آنجاکه از درون شهر انجام شده بود و از پشت سر بود باعث افزایش تلفات مسلمانان شد
پس از جنگ
پس از پایان جنگ پیامبر اسلام، بنیقریظه را به مدت ۲۵ روز محاصره کرد تا آن که آنها تسلیم شدند.
محمد دستور داد که مردان باید دستبند زده شوند، و این کار حینی که زنان و کودکان در حبس از باقی جدا شده بودند تحت نظارت محمد بن سلمه الانصاری انجام شد.
قبیله اوس وساطت کرد تا نسبت به آن ها آسانگیر باشد. او پیشنهاد کرد که سعد بن معاذ، رییس قبیله اوس که متحد سابق قبیله بود تصمیم گیرد.
در این میان کسانی که مسلمان شدند نجات یافتند.
حکمیت
برخی از اعضای قبیله اوس که از دوستان قدیمی بنی قریظه بود برای میانجیگری وارد شدند و
حکمیت سعد ابن معاذ رئیس قبیله اوس و یکی از صحابه نیز بود مورد قبول طرفین قرار گرفت.
وی حکم کرد که مردان باید کشته شوند، مایملک باید تقسیم شود، و زنان و کودکان باید به اسیری گرفته شوند. پیغمبر با این حکم موافقت کرد، آن را چون حکم خدا دانست، سپس اعضای مرد قبیله سر زده شدند.
سعد ابن معاذ که در جنگ خندق مجروح شده بود پس از بازگشت به مدینه درگذشت.
بنا بر دنیل سی. پیترسن و مارتین لینگز، این تصمیم در تطابق با قانون موسی در سفر تثنیه ۲۰:۱۰–۱۴ بود. طبری فقیه مسلمان، اعدام ۶۰۰–۹۰۰ نفر را ذکر کردهاست.احادیث سنی عدد اعلام نمیکند ولی بیان میکند که مردان و ۱ زن کشته شدند (۱ زن بنا بر سنن ابوداود). بنا بر منابع اسلامی بقیه زنان و کودکان، در ازای مبادله اسب و سلاح فروخته شدند.
بنا بر ابن کثیر، آیات ۳۳:۲۶–۲۷ و ۳۳:۹–۱۰ قرآن مربوط به حمله به بنی قریظهاند.
اجرای حکم
بگفته مبارکپور جماعتی که به بلوغ رسیده بودند سربریده شدند.
چند صحابه بالاخص علی بن ابی طالب و زبیر بن عوام و هر خاندان از اوس به کشتن گروهی از مردان بنی قریظه گماشته شدند.
قرآن
بنا به گفته مفسر قرآن ۱۴ میلادی ابن کثیر، این رویداد در قرآن مورد ارجاع قرار گرفتهاست:
و کسانی از اهل کتاب را که با [مشرکان] همپُشتی کرده بودند، از دژهایشان به زیر آورد و در دلهایشان هراس افکند: گروهی را میکشتید و گروهی را اسیر میکردید. (احزاب ۲۶، ترجمه فولادوند)
گزارش ابن کثیر بر این آیه در کتاب تفسیرش به این صورت است:
آن گاه رسولالله فرمان داد که گودالها باید کنده شوند، پس در زمین حفر شدند، و آنان که شانههایشان به هم بسته شده بود آورده شدند، و سر بریده شدند. بین هفت صد و هشت صد نفر از آنان بود. کودکانی که هنوز به نوجوانی نرسیده بودند و زنان به عنوان اسیر گرفته شدند، و داراییشان مصادره شد.[ابن کثیر، بر آیه ۲۶ سوره ۳۳]
بنا به گفته ابن کثیر، آیات ۹ و ۱۰ سوره ۳۳ نیز به بنی قریظه مربوطند.
متون حدیث
به نقل از Meir J. Keister تمام اعضای مذکر قبیله که به سن بلوغ رسیده بودند سربریده شدند. ابن کثیر میگوید آنهایی که به نوجوانی نرسیده بودند به جای این که کشته شوند به عنوان اسیر جنگی گرفته شدند.
متون زندگینامهنویسی
فقهای اولیه مسلمان، طبری و ابن هشام هم این رویداد را ذکر میکنند و بیان میکنند ۶۰۰–۹۰۰ نفر کشته شدند. روایت طبری این گونه است:
رسول خدا به بازار مدینه رفت و گودالها داد که در آن حفر کنند؛ سپس به پیِ آنها فرستاد و سرشان را داد در آن گودالها بزنند. آنان را گروهگروه پیشش آوردند. در میان آنان دشمن خدا، حیی بن اخطب، و کعب ابن اسد، رئیس قبیله بود. آنها ۶۰۰ یا ۷۰۰ نفر برشمرده شدهاند—بزرگترین تخمین میگویند آنان ۸۰۰ و ۹۰۰ نفر بودند. همانطور که در گروهها پیش رسول خدا برده میشدند، به کعب ابن اسد گفتند، "کعب، چه میفهمی. آیا نمیبینی که احضارکننده [کسی را] مرخص نمیکند و آنان که برده شدهاند بازنمیگردند؟ به خدا، این مرگ است!" امور ادامه پیدا کرد تا این که پیامبر خدا کارش با آنها تمام شد.
[Tabari, Volume 8, Victory of Islam, p. 35-36]
جستارهای وابسته
پانویس
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Invasion of Banu Qurayza». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲ نوامبر ۲۰۱۸.
زندگی | |
---|---|
نام و القاب | |
معجزات | |
بستگان |
|
جنگها | |
نیاکان | |
آثار | |
اصحاب و یاران | |
آیات و روایات | |
هنر، فرهنگ و ادبیات |
|
مرتبط | |
سال یکم ه.ق |
|
||||
---|---|---|---|---|---|
سال دوم ه.ق |
|
||||
سال سوم ه.ق |
|
||||
سال چهارم ه.ق |
|
||||
سال پنجم ه.ق |
|
||||
سال ششم ه.ق |
|
||||
سال هفتم ه.ق |
|
||||
سال هشتم ه.ق |
|
||||
سال نهم ه.ق |
|
||||
سال دهم ه.ق |
|