Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
دیوید بویی
دیوید بویی | |
---|---|
نام در زمان تولد | دیوید رابرت جونز |
زادهٔ | ۸ ژانویهٔ ۱۹۴۷ بریکستون، لندن، انگلیس |
درگذشت | ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶ (۶۹ سال) نیویورک، ایالات متحده |
پیشه |
|
سالهای فعالیت | ۱۹۶۲–۲۰۱۶ |
همسر(ها) | |
فرزندان | ۲، از جمله دانکن جونز |
پیشه موسیقی | |
ژانر | |
ساز(ها) |
|
ناشر(ان) | |
وبگاه | |
دیوید رابرت جونز (انگلیسی: David Robert Jones؛ ۸ ژانویهٔ ۱۹۴۷ – ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶) معروف به دیوید بویی (David Bowie)، خواننده-ترانهسرا و بازیگر انگلیسی بود. او از چهرههای پیشتازِ صنعت موسیقی بود و بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین موسیقیدانان در قرن بیستم تلقی میشود. بویی در طول حرفهاش به ویژه بابت خلق آثار ابتکاری خود در طول دههٔ ۱۹۷۰ مورد تحسین منتقدان و موسیقیدانان قرار گرفت. حرفهٔ او با بازآفرینی و ارائهٔ بصری معروف است و موسیقی و مهارت او بر روی صحنه تأثیر چشمگیری در عرصهٔ موسیقی عامهپسند داشت.
بویی از کودکی به موسیقی علاقهمند شد. او در رشتههای هنر، موسیقی و طراحی به تحصیل پرداخت و فعالیتش را در سال ۱۹۶۳ آغاز کرد. «شگفتی فضا» که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، نامش در میان پنج تکآهنگ برتر در جدول تکآهنگهای بریتانیا قرار گرفت. او پس از دورهای تجربه و آزمایشگری، در سال ۱۹۷۲ در دوران گلم راک با خود دیگر پر زرقوبرق و دوجنسهٔ خود بهنام زیگی استارداست ظهور کرد. این شخصیت با تکآهنگ موفق «استارمن» و آلبوم ظهور و سقوط زیگی استارداست و عنکبوتها از مریخ معرفی و باعث محبوبیت گستردهٔ بویی شد. در سال ۱۹۷۵، سبک بویی به سمت آوایی تغییر یافت که آن را «روح پلاستیکی» توصیف میکرد. این تغییر در ابتدا باعث دلزدهشدن بسیاری از طرفداران بریتانیاییاش شد اما در ایالات متحده با تکآهنگ شماره یک «شهرت» و آلبوم آمریکاییهای جوان با موفقیتی برجسته همراه بود. در سال ۱۹۷۶، بویی در فیلم کالت مردی که به زمین سقوط کرد ایفای نقش کرد و آلبوم ایستگاه به ایستگاه را منتشر کرد. در سال ۱۹۷۷، او با آلبوم کم متأثر از الکترونیک، به حرفهاش بازگشت. این آلبوم نخستین اثر از سه همکاری با برایان اینو است که به «سهگانه برلین» معروف شد. پس از آن آلبومهای «قهرمانان» و (۱۹۷۷) مستأجر (۱۹۷۹) را منتشر کرد؛ نام هر یک از این آلبومها در میان پنج آلبوم برتر در زمینهٔ فروش جدول بریتانیا قرار گرفت و بازخوردهای مثبت و ماندگاری از سوی منتقدان داشتند.
پس از کسب موفقیت تجاری در اواخر دههٔ ۱۹۷۰، بویی در سال ۱۹۸۰ با انتشار تکآهنگ «خاکستر به خاکستر»، آلبومش هیولاهای ترسناک (و ابروحشتناکها) و تکآهنگ «تحت فشار» — که همکاری با کوئین در سال ۱۹۸۱ بود — در صدر جدولهای فروش بریتانیا قرار گرفت. او در سال ۱۹۸۳ با بیا برقصیم به بالاترین حد موفقیت تجاری خود رسید. قطعهٔ همنام در صدر جدول فروش اکثر مناطق قرار گرفت. بویی در طول دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ به آزمایش و تجربهٔ سبکهای موسیقایی مانند اینداستریال و جانگل پرداخت. او همچنین بازیگری را ادامه داد و در کریسمس مبارک، آقای لارنس (۱۹۸۳)، هزارتو (۱۹۸۶)، پونتیوس پیلاطس در آخرین وسوسه مسیح (۱۹۸۸) و نیکولا تسلا در پرستیژ (۲۰۰۶) نقشآفرینی کرد. او در سال ۲۰۰۴ اجرا در تور را متوقف کرد و آخرین اجرای زندهٔ او در یک مراسم خیریه در سال ۲۰۰۶ بود. در سال ۲۰۱۳، بویی پس از یک دهه وقفه با آلبوم روز بعد بازگشت. او از نظر موسیقایی تا زمان مرگش بر اثر سرطان کبد در خانهاش در شهر نیویورک فعالیت میکرد. بویی دو روز بعد از تولد ۶۹ سالگیاش و انتشار آخرین آلبومش، ستارهٔ سیاه (۲۰۱۶)، درگذشت.
فروش آثار بویی در طول دوران زندگیاش بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه در سراسر جهان تخمین زده شده و نامش در میان یکی از پرفروشترین موسیقیدانان تاریخ ثبت شدهاست. در بریتانیا به او ۱۰ گواهینامهٔ پلاتین، ۱۱ طلا و هشت نقره برای آلبومهایش اعطا شدهاست. او ۱۱ آلبوم شماره یک در جدول این کشور به ثبت رساندهاست. در ایالات متحده، او پنج گواهینامهٔ پلاتین و نه طلا دریافت کردهاست. نام بویی در سال ۱۹۹۶ به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافت. رولینگ استون نیز نام او را در فهرست ۱۰۰ هنرمند برتر تاریخ قرار داده و پس از مرگش در سال ۲۰۱۶، از او بهعنوان «بزرگترین ستاره راک» یاد کرد. بویی پرفروشترین هنرمند وینیل در قرن بیست و یکم است.
اوایل زندگی
دیوید رابرت جونز ۸ ژانویهٔ ۱۹۴۷ در بریکستون لندن به دنیا آمد. مادرش، مارگارت مری «پگی» (نام خانوادگی قبل از ازدواج: برنز؛ ۲ اکتبر ۱۹۱۳ – ۲ آوریل ۲۰۰۱) در اردوگاه ارتش شورنکلیف در نزدیکی چریتون، کنت به دنیا آمد. پدربزرگ و مادربزرگ پدری او مهاجران ایرلندی بودند که در منچستر ساکن شده بودند. مادرش پیشخدمت سینمایی در رویال تانبریج ولز بود. پدرش، هیوود استنتون «جان» جونز (۲۱ نوامبر ۱۹۱۲–۵ اوت ۱۹۶۹)، اهل دانکستر، یورکشر بود. او افسر تبلیغاتی یک مؤسسهٔ خیریه کودکانه بود. این خانواده در مرز بین بریکستون و استوکول در محلهٔ لمبت در جنوب لندن زندگی میکردند. بویی تا شش سالگی در مدرسهٔ استاکول تحصیل کرد و بهعنوان کودکی با استعداد و دارای پشتکار—و نزاع افکنی جسور شهرت یافت.
بویی از سال ۱۹۵۳ با خانوادهاش به بیکلی و سپس بروملی کامن نقل مکان کرد، و در سال ۱۹۵۵ در پارک ساندریج اقامت گزید. او در آنجا در مدرسه بورنت اش جونیر شرکت کرد. گروه همنوازان مدرسه آواز او را «قابل قبول» دانستند و او در نواختن ریکوردر تواناییهای بالاتر از حد معمول از خود نشان میداد. در نه سالگی رقص او در کلاسهای موسیقی بهطور قابل ملاحظهای دارای قدرت خلاقیت زیاد بود؛ معلمها تعابیر او را «بهوضوح هنرمندانه» و متانت او را برای یک کودک «حیرتآور» نامیدند. در همان سال، زمانی که پدرش مجموعهای از صفحههای گرامافون آمریکایی از هنرمندانی مانند فتس دومینو، الویس پرسلی و لیتل ریچارد را به خانه آورد، علاقهٔ او به موسیقی بیشتر برانگیخته شد. بویی با گوش دادن به یکی از ترانههای لیتل ریچارد گفت که «خدا را شنیدهاست».
مدتی بعد از انتشار نسخهٔ پرسلی از «سگ شکاری» در ۱۹۵۶ که پسر عمویش با آن میرقصید، بویی برای اولین بار تحت تأثیر پریسلی قرار گرفت. به گفتهٔ کریستینا، او و دیوید «مثل جنهای تسخیرشده» با آثار هنرمندان مختلف میرقصیدند. در پایان سال بعد، بویی نواختن چند ساز مانند یوکللی را آغاز کرد، و با دوستانش در جلسات اسکیفل شرکت کرد کرد و نواختن پیانو را آغاز کرد. در همین حال، اجرای او از آثار پریسلی و چاک بری بهمنظور ادای احترام به هنرمندان اصلی «مجذوبکننده… مانند کسی که از سیاره دیگری آمدهاست.» توصیف شد. در اواخر دههٔ ۱۹۵۰، پدر بویی پسرش را تشویق میکرد به سوی رویاهای هنرمند بودن برود که از زمان کودکی مشتاق آن بود، و او را به ملاقات با خوانندگان و سایر اجراکنندگانی مانند تامی استیل برد که برای اجرا آماده میشدند. بویی پس از شرکت در آزمون تعیین استعداد در پایان تحصیلات خود در دوران خردسالی، به دبیرستان فنی بروملی رفت.
تری برنز، برادر ناتنی از مادر بویی، تأثیر قابل توجهی در زندگی اولیهٔ او داشت. برنز که ۱۰ سال از بویی بزرگتر بود، از اسکیزوفرنی و تشنج رنج میبرد و بهطور متناوب در خانه و در بخشهای روانپزشکی زندگی میکرد. او با بویی زندگی میکرد، و او را با بسیاری از تاثیرگذارترین چیزهای مادام العمرش مانند جاز مدرن، بودیسم، شعر بیت و خفیه آشنا کرد. علاوه بر برنز، گروه عمدهای از اعضای خانوادهٔ وابسته به بویی دارای اختلالات اسکیزوفرنی بودند؛ از جمله خالهای که بستری شده بود و دیگری که تحت لوبوتومی قرار گرفت. این موضوع بر کارهای اولیهٔ او تأثیرگذار بود.
بویی هنر، موسیقی و طراحی، از جمله صفحه آرایی و حروفچینی را مطالعه کرد. پس از اینکه برنز او را با جاز مدرن آشنا کرد، اشتیاق او به نوازندگانی مانند چارلز مینگس و جان کولترین باعث شد که مادرش در سال ۱۹۶۱ یک ساکسیفون گرافتون به او بدهد. او مدتی بعد از ساکسوفون باریتون رونی راس درس میگرفت. چشم چپ او در سال ۱۹۶۲ هنگامی که دوستش جورج آندروود در جریان دعوا بر سر یک دختر در مدرسه به آن ضربه زد، آسیب جدی دید. پس از یک سری عمل جراحی در طول چهار ماه بستری در بیمارستان، پزشکان تشخیص دادند که آسیب را نمیتوان بهطور کامل ترمیم کرد و بویی با درک عمق تصویر معیوب و آنیزوکوریا (یک مردمک که بهصورت دائمی گشاد میشود) مواجه شد. برخی به اشتباه آن را ناهمرنگی عنبیه دانستهاند؛ چشم او بعدها به یکی از متمایزترین ویژگیهای بویی تبدیل شد. بویی و آندروود علیرغم اختلاف، رابطه خوبی با هم داشتند و او در ساخت آثار هنری برای آلبومهای اولیه بویی کمک کرد.
حرفهٔ موسیقی
اوایل حرفه (۱۹۶۲–۱۹۶۷)
بویی در ۱۵ سالگی اولین گروه خود، کنرادز، را در سال ۱۹۶۲ تشکیل داد. کنرادز با نواختن راک اند رول مبتنی بر گیتار در گردهمایی جوانان و عروسیهای محلی، ترکیب متفاوتی از چهار تا هشت عضو داشتن که آندروود هم یکی از آنها بود. هنگامی که بویی سال بعد مدرسه فنی را ترک کرد، والدینش را از قصدی که برای تبدیل به ستارهٔ پاپ داشت آگاه کرد. او از آرزوهای محدود همگروهیهایش مأیوس شده بود و کنرادز را ترک کرد و به گروه دیگری به نام کینگ بیز پیوست. او به کارآفرین جان بلوم که در فروش ماشین لباسشویی موفق بود نامه نوشت و از او دعوت کرد که «کاری را که برایان اپستاین برای بیتلز انجام داده برای ما انجام دهد — و یک میلیون دلار دیگر به دست آورد.» بلوم به این پیشنهاد پاسخ نداد، اما او را به شریک دیک جیمز یعنی لسلی کان ارجاع داد و منجر به عقد اولین قرارداد مدیریت شخصی بویی شد.
کان به سرعت شروع به تبلیغ بویی کرد. اولین تکآهنگ او، «لیزا جین»، که با نام هنری دیوی جونز با کینگ بیز شناخته میشد، از نظر تجاری موفق نبود. بویی که از کینگ بیز و رپرتوار آنها از بازخوانی هاولین ولف و ویلی دیکسون ناراضی بود، کمتر از یک ماه بعد گروه را ترک کرد و به گروه منیش بویز که یکی دیگر از گروههای موسیقی بلوز بود، و سبک فولک و سول را در بر میگرفت، ملحق شد. بویی گفتهاست که قبلاً «آرزو میکرد که میک جگر آنها باشد.» بازخوانی آنها از ترانهٔ بابی بلاند موفقتر از «لیزا جین» نبود، و بویی بعداً به گروه لوور ترد ملحق شد؛ آثار این گروه سهنفری بلوز به شدت تحت تأثیر د هو بود. بازخوانی بعدی نیز موفق نبود و باعث پایان قرارداد کان شد. بویی اعلام کرد که از دنیای موسیقی پاپ خارج خواهد شد، اما در گروه لوور ترد ماند. مدیر جدید او، رالف هورتون، که بعدها نقش مهمی در تغییر وضعیت او به هنرمند تکخوان داشت، به او کمک کرد تا با پای رکوردز قرارداد ببندد. روزنامهنگار، تونی هچ، بر اساس این که بویی ترانههایش را نوشته بود، قرارداد امضا کرد. او از نام دیوی جونز که در اواسط دههٔ ۱۹۶۰ باعث سردرگمی با دیوی جونز از گروه مانکیز شده بود، ناراضی بود. او نام هنری دیوید بویی را به افتخار پیشگام آمریکایی قرن نوزدهم، جیمز بویی و چاقویی به نام بویی که او محبوب کرده بود، انتخاب کرد. اولین انتشار او تحت این نام، تکآهنگ «نمیتوانم به خودم فکر نکنم» در ژانویهٔ ۱۹۶۶ بود که با لوور ترد ضبط شد. این تکآهنگ مانند انتشارهای قبلی شکست خورد.
درگذشت
در ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، بویی بر اثر سرطان کبد در آپارتمان شهر نیویورک درگذشت. سرطان او ۱۸ ماه قبل تشخیص داده شد اما وضعیت خود را در میان عموم علنی نکرده بود. کارگردان بلژیکی تئاتر، ایوو ون هوو که با بویی در موزیکال آف برادوی لازاروس کار کرده بود، گفت که او به دلیل پیشرفت بیماری قادر به حضور در تمرینات نبود. او خاطرنشان کرد که بویی در طول بیماری به کار خود ادامه دادهاست.تونی ویسکانتی نوشت: «او همیشه آنچه را که میخواست انجام میداد. و او میخواست به روش خودش و به بهترین شکل انجام دهد. مرگ او با زندگیاش — که یک اثر هنری است — تفاوتی نداشت. او هدیهٔ خداحافظیاش ستارهٔ سیاه را برای ما ساخت. اما من برای آن آماده نبودم. او مردی خارقالعاده بود، سرشار از عشق و زندگی. او همیشه با ما خواهد بود.»
به دنبال مرگ بویی، طرفداران بدون آمادگی قبلی در زیارتگاههای خیابانی تجمع کردند. در کنار نقاشی دیواری او در زادگاهش بریکستون، در جنوب لندن، که بویی در شخصیت علاءالدین سالم به تصویر کشیده شد، طرفداران گل گذاشتند و ترانههای او را خواندند. سایر مکانهای یادبود شامل برلین، لس آنجلس و خارج از آپارتمان او در نیویورک میشد. پس از اعلام خبر مرگ او، فروش آلبومها و تک آهنگهایش افزایش یافت. بویی قبل از مرگش اصرار داشت که مراسم تشییع جنازه نمیخواهد، و طبق گواهی درگذشت، جسد او در ۱۲ ژانویهٔ در نیوجرسی سوزانده شد. همانطور که او در وصیتنامهٔ خود ذکر کرده بود، خاکسترش در یک مراسم بودایی در بالی اندونزی پخش شد.
میراث و تأثیر
مهارت اجرا و ترانههای بویی در اوایل دههٔ ۱۹۷۰ بُعد جدیدی را به موسیقی عامهپسند بخشید و به فرمهای مرتبط و پیشرفتهای بعد از آن نیز بسیار تأثیر گذاشت. به گفتهٔ مؤرخان موسیقی، شیندر و شوارتز، بویی از پیشگامان گلم راک بود و او و مارک بولان را خالق این ژانر دانستهاند. او در همان زمان الهامبخش مبتکران جنبش موسیقی پانک راک بود. هنگامی که موسیقیدانان پانک «با سروصدا ترانهٔ پاپ سه دقیقهای را در نمایشی از سرپیچی عموم مرمت میکردند»، زندگینامهنویسی بهنام دیوید باکلی نوشت که «بویی تقریباً بهطور کامل سازهای سنتی راک را کنار گذاشت.» کمپانی موسیقی بویی با شعار «موج قدیمی وجود دارد، موج نو وجود دارد و دیوید بویی وجود دارد» جایگاه منحصر به فرد او را در موسیقی عامهپسند ارتقا داد.
موسیقیشناس جیمز پرون، بویی را «آورندهٔ پیچیدگی به موسیقی راک» میداند و نظرات منتقدان نیز غالباً به عمق فکری آثار و تاثیراتش اذعان داشتهاست.مارتین ور، بنیانگذار هیومن لیگ گفته که بویی زندگی خود را «به گونهای که انگار یک چیدمان هنری بود» میگذراند.ویل گومپرتز، سردبیر هنری بیبیسی، بویی را به پابلو پیکاسو تشبیه کرد و نوشت او «هنرمندی مبتکر، آیندهنگر و بیقرار است که مفاهیم پیچیده آوانگارد را در آثاری به زیبایی منسجم ترکیب کرد و قلب و ذهن میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار داد.»
بازآفرینی پی در پی بویی باعث گسترش و فراگیری تأثیر او بر عرصهٔ موسیقی شد. توماس فورگت، زندگینامهنویس، میگوید: «از آنجایی که او در بسیاری از سبکهای مختلف موسیقی موفق بودهاست، امروزه تقریباً غیرممکن است که هنرمند محبوبی را پیدا کرد که تحت تأثیر دیوید بویی قرار نگرفته باشد.» در سال ۲۰۰۰، بویی در نظرسنجی انامئی از سوی سایر ستارگان موسیقی به عنوان «تاثیرگذارترین هنرمند تمام ادوار» انتخاب شد.الکسیس پتریدیس از گاردین نوشت که بویی از سال ۱۹۸۰ به عنوان «مهمترین و تاثیرگذارترین هنرمند از زمان بیتلز» تصدیق شد. نیل مککورمیک از دیلی تلگراف میگوید که بویی «یکی از ارزشمندترین حرفهها در موسیقی، هنر و فرهنگ عامهپسند قرن بیستم» را داشت و «او بیش از حد مبتکر، بیش از حد تیزهوش، بیش از حد عجیب بود که همه بهجز فداکارترین طرفدارانش نمیتوانستند با او همراه شوند».
دیسکوگرافی
- دیوید بویی (۱۹۶۷)
- دیوید بویی (۱۹۶۹)
- مردی که دنیا را فروخت (۱۹۷۰)
- رضایتمندانه (۱۹۷۱)
- ظهور و سقوط زیگی استارداست و عنکبوتها از مریخ (۱۹۷۲)
- علاءالدین سالم (۱۹۷۳)
- پینآپها (۱۹۷۳)
- سگهای الماسی (۱۹۷۴)
- آمریکاییهای جوان (۱۹۷۵)
- ایستگاه به ایستگاه (۱۹۷۶)
- کم (۱۹۷۷)
- «قهرمانان» (۱۹۷۷)
- مستأجر (۱۹۷۹)
- هیولاهای ترسناک (و ابروحشتناکها) (۱۹۸۰)
- بیا برقصیم (۱۹۸۳)
- امشب (۱۹۸۴)
- هیچوقت ناامیدم نکن (۱۹۸۷)
- بلک تای وایت نویز (۱۹۹۳)
- بودای حومهنشینان (۱۹۹۳)
- بیرون (۱۹۹۵)
- زمینی (۱۹۹۷)
- ساعتها (۱۹۹۹)
- هیتن (۲۰۰۲)
- واقعیت (۲۰۰۳)
- روز بعد (۲۰۱۳)
- ستاره سیاه (۲۰۱۶)
پانویس
یادداشتها
یادکردها
- Buckley, David (2000) [First published 1999]. Strange Fascination – David Bowie: The Definitive Story. London: Virgin. ISBN 978-0-7535-0457-4.
- Buckley, David (2004). David Bowie: The Complete Guide To His Music. Omnibus Press. ISBN 978-1-84449-423-1.
- Buckley, David (2005) [First published 1999]. Strange Fascination – David Bowie: The Definitive Story. London: Virgin. ISBN 978-0-7535-1002-5.
- Campbell, Michael (2008). Popular Music in America: And The Beat Goes On. Schirmer. ISBN 978-0-495-50530-3.
- Carr, Roy; Murray, Charles Shaar (1981). Bowie: An Illustrated Record. New York: Avon. ISBN 978-0-380-77966-6.
- Doggett, Peter (2012). The Man Who Sold the World: David Bowie and the 1970s. New York: HarperCollins. ISBN 978-0-06-202466-4. Archived from the original on 11 October 2020.
- Evans, Mike (2006). Rock 'n' Roll's Strangest Moments: Extraordinary Tales from Over Fifty Years. Chicago: Anova Books. ISBN 978-1-86105-923-9.
- Gillman, Peter; Gillman, Leni (1987) [1986]. Alias David Bowie. New English Library. ISBN 978-0-450-41346-9.
- O'Leary, Chris (2015). Rebel Rebel: All the Songs of David Bowie from '64 to '76. Winchester: Zero Books. ISBN 978-1-78099-244-0.
- Paytress, Mark (2003). Bolan: The Rise and Fall of a 20th Century Superstar. Omnibus Press. ISBN 978-0-7119-9293-1.
- Paytress, Mark (2009). Bolan: The Rise and Fall of a 20th Century Superstar. London: Omnibus Press. ISBN 978-0-85712-023-6.
- McKay, George (1996). Senseless Acts of Beauty: Cultures of Resistance. Miamisburg, Ohio: Verso. ISBN 978-1-85984-908-8.
- Pegg, Nicholas (2000). The Complete David Bowie. Reynolds & Hearn. ISBN 978-1-903111-14-7.
- Pegg, Nicholas (2006). The Complete David Bowie. Reynolds & Hearn. ISBN 978-1-905287-15-4.
- Pegg, Nicholas (2016). The Complete David Bowie (Revised and Updated ed.). London: Titan Books. ISBN 978-1-78565-365-0.
- Perone, James E. (2007). The Words and Music of David Bowie. Praeger. ISBN 978-0-275-99245-3.
- Perone, James E. (2012). The Album: A Guide to Pop Music's Most Provocative, Influential, and Important Creations. ABC-Clio. ISBN 978-0-313-37906-2. Archived from the original on 7 July 2014.
- Roberts, David (2001). Guinness World Records: British Hit Singles. Guinness World Records Ltd. ISBN 978-0-85156-156-1.
- Sandford, Christopher (1997) [First published 1996]. Bowie: Loving the Alien. London: Time Warner. ISBN 978-0-306-80854-8.
- Seabrook, Thomas Jerome (2008). Bowie in Berlin: A New Career in a New Town. London: Jawbone Press. ISBN 978-1-906002-08-4.
- Sandford, Christopher (5 August 2009). Bowie: Loving The Alien. Cambridge, Massachusetts: Da Capo Press. ISBN 978-0-7867-5096-2.
- Schinder, Scott; Schwartz, Andy (2007). Icons of Rock: An Encyclopedia of the Legends Who Changed Music Forever. Westport, Connecticut: Greenwood Press. ISBN 978-0-313-33845-8.
- Spitz, Marc (2009). Bowie: A Biography. New York: Crown Publishing Group. ISBN 978-0-307-71699-6.
- Sullivan, Steve (2017). Encyclopedia of Great Popular Song Recordings. Lanham, Maryland: Rowman & Littlefield. ISBN 978-1-4422-5449-7.
- Thomson, Elizabeth (1993). The Bowie Companion. Macmillan. ISBN 978-0-283-06262-9.
- Thompson, Dave (2006). Hallo Spaceboy: The Rebirth of David Bowie. Ecw Press. ISBN 978-1-55022-733-8.
- Trynka, Paul (2011). David Bowie – Starman: The Definitive Biography. New York City: Little, Brown and Company. ISBN 978-0-316-03225-4.
پیوند به بیرون
عمومی | |
---|---|
کتابخانههای ملی | |
نهادهای پژوهش هنری | |
واژهنامههای زندگینامهای | |
پایگاههای دادهٔ علمی | |
سایر |