Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
دلسوزی
دلسوزی یا ترحم انسانها را برای قدم برداشتن به سمت کمک جسمی، ذهنی یا احساسی به دیگر افراد یا خود تشویق میکند. داشتن احساس دلسوزی معمولاً به معنای داشتن حساسیت، و احساس نسبت به رنج کشیدن دیگران است. گاهی همانگونه که حسهایی همانند انصاف، عدالت طلبی، و وابستگی، در بطن عمل عقلانی به نظر میرسند، دلسوزی نیز منصفانه و منطقی به نظر میرسد. دلسوزی احساسی است که تنها به انسانهای واقعی دست میدهد و این حس، میل به کمک کردن یا حداقل به فکر چاره ای برای آن بودن است. وجه دیگری از آن وجود دارد که دارای اهمیت یکسانی است، مانند زمانی که فرد دلسوز حسی مانند در قعر بودن یا قدرت و اشتیاق برای انجام کاری را حس میکند. واژه "دلسوزی" (در انگلیسی این واژه " compassion") ریشه در لاتین دارد و به معنی " با هم رنج کشیدن" ("co-suffering") میباشد. دلسوزی به معنی "داشتن احساس برای دیگران" میباشد و پیشرو در همدلی میباشد. کسانی که احساس دلسوزی میکنند، میتوانند احساسات دیگران را به خوبی درک کنند و حتی آن احساسات را حس کنند، و این افراد گاهی قادرند با صحبت کردن رنج و ناراحتی افراد را بکاهند.دلسوزی همچنین میتواند نشان دهنده وجدان بیدار یک انسان باشد که یکی از ویژگی های اصلی انسان بودن است
فرایض
دیدگاههای نظری دربارهٔ دلسوزی طی سالها بسیار گسترش یافتهاند و سه دیدگاه که در ذیل به آنها اشاره کردهایم، تفاوت میان تکامل و راه رسیدن به احساس دلسوزی را نشان میدهد.
- احساس دلسوزی نوعی از عشق و ناراحتی است و یک احساس جداگانه و متمایز به حساب نمیآید.
از دیدگاه روانشناسی تکاملی احساس دلسوزی میتواند به عنوان یک حس متمایز شناخته شود و این حس از احساساتی همچون اندوه، غم، و عشق متمایز است.
دلسوزی دارای معنای مشابهی با اندوه تلقینی دارد و این تشابه به علت به وجود آمدن احساس درد و ناراحتی در ارتباط با فردی که در رنج یا ناراحتی است، به شخص دلسوز تلقین میگردد. این دیدگاه دربارهٔ تلقین بر پایه وجود حس تقلید یا برابری و رقابت کردن با برخی از افراد اطرافمان به وجود میآید.
هر چه فردی بیشتر به اصول انسانیت نزدیک تر باشد و تجربه داشته باشد بیشتر تحت تأثیر این احساس قرار میگیرد. درک احساسات دیگر افراد یک فرایند ضروری برای هر فرد میباشد. ما در زندگی روزمره خود از احساسات، در مورد اکثر چیزها بهرهمند میگردیم مانند استفاده از زبان، خرید، انتخاب لباس و … و حتی اینگونه رفتارهای احساسی در نوزادان نیز مشاهده میگردد، برای مثال زمانی که جلوی آینه رفتارها و حرکات مادرهایشان را تقلید میکنند.
طبق روانشناسی شخصیت مردم ذاتاً متفاوت و متمایز از یکدیگر هستند، که این تمایز باعث میشود که انسانها نتیجه بگیرند که رنج هر شخص فردی و منحصر به فرد میباشد. درد و رنج ممکن است ناشی از آسیب روانی، اجتماعی و جسمی باشد. و اغلب به صورت دوره ای به شکل حاد اتفاق میافتد. با توجه به تفاوتهای ذاتی بین شخصیت افراد، برخی از افراد ممکن است مراحل اولیه رنج را به شرایط خارجی خود نسبت داده و رویدادهای زندگی را مورد بحث قرار نداده و ساکت بمانند. مراحل بعدی ممکن است شامل به زبان آوردن درد و آزار و اذیت توسط فرد باشد و از دیگر افراد تقاضای کمک کنند.
روانشناسی
دلسوزی در رشتههای تحقیقاتی روانشناسی مثبت و روانشناسی اجتماعی مورد تحقیق قرار گرفته میشود. به گفته دالایی لاما «دلسوزی یک ضرورت است، نه یک تجمل» و «سؤالی است برای زندگی انسان» دلسوزی، احساسی است که با پیوند خوردن شناخت یک فرد به وجود میآید، و شناخت دیگران با دلسوزی میتواند باعث افزایش همدردی و همدلی شده و انسان را برای کاستن رنج افراد تشویق میکند.