Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
دایانا، شاهدخت ولز
دایانا | |
---|---|
شاهدخت ولز (بیشتر) | |
زاده | دایانا فرانسس اسپنسر ۱ ژوئیهٔ ۱۹۶۱ سندرینگهام، نورفک، انگلستان |
درگذشته | ۳۱ اوت ۱۹۹۷ (۳۶ سال) بیمارستان پیتی-سالپترییر، پاریس، فرانسه |
آرامگاه | ۶ سپتامبر ۱۹۹۷ |
همسر(ان) | چارلز سوم (ا. ۱۹۸۱–۱۹۹۶) |
فرزند(ان) | |
خاندان |
|
پدر | جان اسپنسر، هشتمین ارل اسپنسر |
مادر | فرانسیس راش |
امضاء |
دایانا، شاهدخت ولز (زاده شده با نام دایانا فرانسس اسپنسر؛ ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ – ۳۱ اوت ۱۹۹۷) عضوی از خانواده سلطنتی بریتانیا بود. او همسر نخست چارلز سوم و مادر ویلیام و هری بود. او برای فعالیتهایش در زمینهٔ جمعآوری پول برای خیریههای بینالمللی و همچنین به عنوان یک شخصیت برجسته و مشهور در قرن بیستم شناخته شده بود. ازدواج او با شاهزادهٔ ولز در تاریخ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل برگزار شد که مخاطبانی جهانی داشت و به وسیلهٔ بیش از ۷۵۰ میلیون نفر تماشا شد. با این ازدواج او القاب شاهدخت ولز، دوشس کورنوال، دوشس رافیسِی و کنتس چِستِر را به دست آورد. ثمرهٔ این ازدواج دو پسر بود، ویلیام و هری.
دایانا در یکی از خانوادههای اشرافی انگلیس با دودمانی سلطنتی متولد شد. وی با اعلام نامزدی به چهرهای جهانی مبدل شد. او برای کارهای خیرخواهانه به رسمیت شناخته شده بود و از سال ۱۹۸۹ تا زمان مرگش، رئیس بیمارستان تخصصی اُرموند بود. دایانا در دوران ازدواجش و پس از آن به عنوان چهرهٔ برجستهٔ مطبوعات باقیماند و ازدواج او پس از ۱۵ سال با طلاقی در تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۹۶ به پایان رسید. توجه رسانهها و مطبوعات جهان برای آخرین بار در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۹۷ به دایانا جلب شد، روزی که او در یک تصادف رانندگی در پاریس کشته شد.
اوایل زندگی
دایانا در ساعت ۷:۴۵ عصر در تاریخ ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ در شهر کوچک ساندرینگهام در منطقهٔ نورفک به دنیا آمد. او چهارمین فرزند از بین پنج فرزند ویسکُنت و ویسکُنتس آلتروپ بود. اسپنسرها از خاندانهای قدیمی و بسیار مهم بریتانیا هستند که نسلهای متمادی با خاندان سلطنتی رابطهٔ نزدیک داشتند. آنها امیدوار بودند که پسری متولد شود تا نسل خانواده را ادامه دهد و به همین علت تا یک هفته نامی برای بچه انتخاب نشد، تا این که آنها «دایانا فرانسس» را از روی اسم «دایانا راسِل، دوشس بِدفورد»، که از خویشاوندان گذشتهٔ آنها بود، و همچنین از روی اسم مادر دایانا، «فرانسس روچه»، برداشتند. دایانا در کلیسای سنت ماری مگدالنه غسل تعمید داده شد. او دو خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر به نامهای سارا، جین و چارلز داشت. او همچنین برادری نوزاد به نام جان داشت که حدود یک سال قبل از تولد او فوت کرده بود. میل برای داشتن یک وارث، اجباری به ازدواج اسپنسرها اضافه کرد و بر طبق گزارشها لِیدی آلتروپ به کلینیک رفته بود تا علت «مشکل» را مشخص کند. این رفتارها به وسیلهٔ برادر کوچکتر دایانا، «تحقیر آمیز» خوانده شد، و بعدها چنین گفت: «آن دوران بسیار برای والدینم وحشتناک بود و علت طلاقشان شد و فکر نمیکنم آنها هیچ وقت با این مسئله کنار آمده باشند». دایانا در پارک هاوس بزرگ شد، جایی که به خانه سندرینگهام نزدیک بود.
دایانا هشت سال داشت که پدر و مادرش، به خاطر خیانت مادر وی با فردی به نام «پیتر شاند کید» (ناپدری آیندهٔ دایانا)، از هم طلاق گرفتند. اندرو مورتون در کتابی که دربارهٔ زندگی دایانا نوشته اینطور میآورد که: دایانا زمانی را که لرد آلتروپ داشت چمدانها را در ماشین میگذاشت به خاطر داشت و بعد از آن لیدی آلتروپ در ماشین نشست و آنها از دروازهٔ پارک هاوس خارج شدند. دایانا در زمان جدایی والدین، به همراه مادرش در لندن زندگی کرد، اما در تعطیلات کریسمس، لرد آلتروپ به همسر سابقش اجازهٔ بازگشت با دایانا را نداد. مدت کمی بعد از آن، لرد آلتروپ سرپرستی دایانا را با کمک مادرزن سابقش، «لیدی فِرموی»، برنده شد. دایانا ابتدا در مدرسهای نزدیک نورفولک تحصیل کرد و سپس به یک مدرسهٔ شبانهروزی در کنت فرستاده شد. در ۱۹۷۳، لرد آلتروپ رابطهای را با «راینه، کنتس دارتموث» آغاز نمود. دایانا سپس با نام «لِیدی دایانا اسپنسر» شناخته شد، زمانی که پدرش در سال ۱۹۷۵ لقب «اِرل اسپنسر» را دریافت نمود. لیدی دارتموث، نامحبوب و نامهربان در نظر دایانا، با لرد اسپنسر در لندن در تاریخ ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۷۶ ازدواج نمود. دایانا همیشه به عنوان آدمی کمرو در دوران رشدش شناخته شده ولی او هم در رقص و هم در آواز بسیار استعداد داشت. او همچنین با کودکان بسیار مهربان و صبور بود. پس از اتمام تحصیلات در سوئیس، دایانا به لندن بازگشت. او کار با کودکان را آغاز نمود و به عنوان یک پرستار بچه در مدرسهٔ جوانان انگلستان شروع به کار کرد. ظاهراً دایانا با شاهزادگان اندرو و ادوارد (برادران کوچکتر چارلز)، آن همان زمانی که خانواده اش پارک هاوس را، که یکی از داراییهای ملکه در سندینگهام است را در اختیار داشتند، بازی میکردهاست.
تحصیلات و اشتغال
در ۱۹۶۸، دایانا به یک مدرسهٔ شبانهروزی دخترانه فرستاده شد. زمانی که جوان بود، به یک مدرسهٔ محلی عمومی رفت. آنجا در زمینهٔ تحصیلات، استعدادی از خود نشان نداد و سپس به مدرسهای در کنت فرستاده شد که آن جا هم به عنوان دانش آموزی ضعیف شناخته شد و پس از تلاشی بیهوده، دوباره همهٔ درسها را رد شد. هر چند او استعدادی ویژه در موسیقی، به عنوان یک پیانیست تمام عیار، از خودش نشان داد. این حضور برجستهٔ او در این زمینه، باعث دریافت جوایزی به وسیلهٔ او شد. در ۱۹۷۷، او کنت را به قصد تحصیل در یک مدرسهٔ تکمیلی دختران در سوئیس ترک کرد. حدوداً آن زمان بود که شوهر آینده اش را که درگیر رابطهای با خواهر بزرگترش، سارا، بود برای اولین بار ملاقات کرد. دایانا همچنین در شنا و غواصی خوش درخشید و بعد از آن به یک مربی باله در بالهٔ سلطنتی مبدل شد. سپس برای مدتی طولانی به باله پرداخت اما با افزایش سن، قد نسبتاً بلندش برای این کار مناسب دیده نشد.
دایانا در ۱۹۷۸ به لندن آمد و از آن جایی که مادرش بیشتر سال را در اسکاتلند بود، دایانا برای زندگی به آپارتمان مادرش در لندن رفت. کمی بعد از آن، آپارتمانی به قیمت پنجاه هزار پوند برای او، به عنوان هدیهٔ تولد هجده سالگی، در منطقهٔ کالهِرن خریده شد. او تا سال ۱۹۸۱ با سه تن از دوستانش در آن آپارتمان زندگی کرد. او در لندن، بنا به درخواست مادرش، پختوپز پیشرفته را آموخت در حالی که هیچ وقت یک آشپز زرنگ و خبره نشد و به جای آن مربی رقص برای جوانان شد، تا زمانی که بر اثر یک حادثه در هنگام اسکی، سه ماه شغلش را رها کرد. سپس یک کار به عنوان دستیار گروه بازی در یک مدرسه پیدا کرد و کارهایی مانند نظافت را برای خواهرش سارا و بسیاری از دوستانش انجام داد و همچنین به عنوان میزبان و مهماندار در مهمانیها کار کرد. دایانا همچنین مدتی به عنوان پرستار بچه، برای یک خانوادهٔ آمریکایی که در لندن زندگی میکردند، کار کرد.
ازدواج با چارلز
چارلز سوم در گذشته با خواهر بزرگتر دایانا، یعنی سارا، ارتباط داشت و پس از آن در اوایل سی سالگی تحت فشار شدید برای ازدواج قرار گرفته بود. او سالهای متمادی با لِیدی دایانا آشنایی داشت، اما برای اولین بار در تابستان ۱۹۸۰ بهطور جدی و به عنوان عروس خودش به او نگریست. در آن زمان آنها در یک آخر هفته در دهکدهای مهمان بودند و با هم بازی چوگان تماشا کردند. این رابطه مدتی ادامه یافت تا جایی که چارلز، دایانا را برای مسافرت با کشتی در یک آخر هفته دعوت نمود. سپس او را به قلعهٔ بالمورال (مقر خاندان سلطنتی در اسکاتلند) دعوت کرد تا با خانواده اش ملاقات کند. دایانا به وسیلهٔ الیزابت، فیلیپ و الیزابت مادر مورد خوش آمد گویی واقع شد. سرانجام آنها به لندن بازگشتند و چارلز در ۶ فوریهٔ ۱۹۸۱، از وی خواستگاری نمود که با جواب مثبت از جانب دایانا همراه شد، اما مراسم نامزدی برای چند هفتهٔ بعد مخفی نگاه داشته شد.
نامزدی و عروسی
نامزدی آنها در ۲۴ فوریهٔ ۱۹۸۱ رسماً اعلام شد و بعد از آن دایانا حلقهای سی هزار پوندی (نود و چهارهزار و هشتصد پوند به قیمت امروز) با ۱۴ الماس بسیار زیبا در اطراف و یک یاقوت کبود ۱۲ قیراطی بیضی شکل در وسط که در طلای سفید ۱۸قیراطی واقع شده بود و شبیه حلقهٔ مادر خودش بود را انتخاب نمود. حلقه در آن زمان به وسیلهٔ جواهرساز سلطنتی ساخته شد ولی غیرمعمول برای یک عضو خاندان سلطنتی، حلقه کاملاً منحصربهفرد نبود و مشابه آن در کلکسیون جواهرسازان سلطنتی وجود داشت. حلقه بعدها و در سال ۲۰۱۰ به عنوان حلقهٔ نامزدی کاترین میدلتون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از این حلقه، نسخههای مشابه بسیاری در سراسر جهان ساخته شد.
دایانای بیست ساله با ازدواجش با چارلز در تاریخ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل شاهدخت ولز شد. علت انتخاب سنت پل به جای کلیسای وستمینستر به خاطر فضای بیشتر بود که مناسب تعداد زیاد مهمانها باشد و این ازدواج هم ازدواجی «شاه و پریان» مانند تلقی شد و با تماشای عدهای نزدیک به هفتصد و پنجاه میلیون از پای تلویزیون و صف کشیدن ششصد هزار نفر در بیرون کلیسا و خیابانها همراه گردید. در محراب کلیسا، دایانا تصادفاً ترتیب دو نام اول چارلز را اشتباه کرد و به جای «چارلز فیلیپ»، «فیلیپ چارلز» آرتور جرج را به زبان آورد. او همچنین در ادامهٔ سوگند، عبارت «اطاعت از همسر» را بر زبان نیاورد که به درخواست خودشان این رسم را کنار گذاشتند و در آن زمان نقدهایی در این زمینه صورت گرفت. دایانا در مراسم، لباسی به ارزش نه هزار پوند بر تن کرد که از دنبالهای به طول بیست و پنج فوت (هشت متر) برخوردار بود.
چارلز و شاهدخت ولز بخشی از ماه عسلشان را در خانهٔ خانوادهٔ مونتباتن (خانوادهٔ پدری چارلز) در همپشر گذراندند و سپس با پروازی به نزدیکی جبل طارق رفتند تا در آن جا به کشتی بریتانیا بپیوندند و طی یک سفر دریایی دوازده روزه از دریای مدیترانه و مصر دیدن کنند. آنها همچنین از تونس، ساردنی و یونان نیز دیدن کردند و در آخر با یک توقف کوتاه در بالمورال، ماه عسل خود را به پایان رساندند.
پس از شاهدخت ولز شدن، دایانا بهطور خودکار به سومین زن عالی رتبهٔ بریتانیا (پس از ملکه و ملکهٔ مادر) مبدل شد و به عنوان چهارمین یا پنجمین شخص در رتبهبندی سایر قلمروهای همسود پس از ملکه، دوک ادینبرا، ملکهٔ مادر و چارلز در نظر گرفته شد. پس از چند سال، ملکه به دایانا نشانهای سلطنتی مختلف را برای واضح کردن عضویت او در خاندان سلطنتی اهدا نمود. نیمتاجهای مختلف به او هدیه کرد و مدال عضویت در خاندان سلطنتی الیزابت دوم را به او اعطا نمود.
شاهدخت ولز
چارلز، شاهزادهٔ ولز بود و دایانا با ازدواج با او لقب شاهدخت ولز را دریافت کرد و عملاً به عضویت خانواده سلطنتی درآمد. وی در سالهای بعد در بسیاری از برنامههای داخلی و خارجی شرکت کرد و همراه با چارلز یا به تنهایی به بسیاری از کشورهای جهان به ویژه قلمروهای همسود سفر کرد.
جدایی از چارلز
شهرت و محبوبیت دایانا و چارلز باعث شد تا کوچکترین کارهای آنان نیز توسط رسانهها و پاپاراتزیها پوشش داده شود و بسیاری از مسائل خصوصی آنان در مطبوعات منعکس گردد. از جمله آنان روابط عاشقانه که چارلز پیش از زندگی با دایانا داشت. در تمام این سالها دایانا و چارلز از خبرسازترین افراد پادشاهی متحده بودند.
این دو از سال ۱۹۹۲ جدای از هم زندگی کردند اما سرپرستی فرزندانشان را به صورت مشترک برعهده داشتند. در همین حال چارلز نیز مجدداً رابطهاش را با کامیلا پاکر بولز آغاز کرد و بعدها هم به داشتن رابطهٔ عاشقانه با کامیلا اعتراف نمود. دایانا در سال ۱۹۹۵ در یک برنامه تلویزیونی در بیبیسی پرده از نگرانیها و مشکلات درونی خانواده برداشت و از فشارهای رسانهای و اجتماعی که بر وی بود گلایه کرد. وی علت به وجود آمدن این مشکلات را کامیلا خواند و گفت که در این ازدواج سه نفر حضور داشتند. وی همچنین چارلز را در مورد این مسئله مقصر دانست. سه سال قبل نیز در کتابی با عنوان دایانا:داستان واقعیاش به بدگویی و روابط عاشقانه و مشکلات زندگی این دو نفر پرداخته شده بود و به دنبال آن ماجرای رسوایی کامیلا که شامل نوارهایی از مکالمه عاشقانه چارلز و کامیلا بود به بیرون درز پیدا کرد. دایانا خود در دههٔ هشتاد میلادی درگیر رابطهٔ عاشقانهای با جیمز هیوئیت شده بود. سرانجام دایانا و چارلز در ۲۸ اوت ۱۹۹۶ با پیشنهاد ملکه رسماً از هم طلاق گرفتند. با این کار عنوان سلطنتی دایانا قدری پائین آمد اما چون وی مادر دو تن از شاهزادگان بود تا آخر عمر به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی باقیماند و لقب شاهدخت ولز را حفظ کرد.
مرگ
بنا بر برخی گزارشها، دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. کسی که وی میخواست با او ازدواج کند دودی الفاید نام داشت. این خبر حتی از ماجرای رابطهٔ دوبارهٔ چارلز و کامیلا داغتر بود زیرا اگر این ازدواج صورت میگرفت دایانا القاب سلطنتیاش را از دست میداد. این ازدواج هیچ وقت صورت نگرفت زیرا در ۳۱ اوت ۱۹۹۷، دایانا در یک تصادف شدید رانندگی کشته شد. وی آن شب به همراه الفاید و رانندهاش برای فرار از دست عکاسان از در پشتی هتل خارج شد و قصد خروج از پاریس را داشت.
آنها در یک بنز لیموزین در تونلی در پاریس مشغول حرکت بودند که ماشینشان به دلیل سرعت غیر مجاز و عدم کنترل راننده با دیواره تونل آلما پاریس برخورد کرد و راننده و الفاید به سرعت جان باختند.هیچ یک از سرنشینان کمربند ایمنی را نبسته بودند. بعد از تصادف به نظر نمیآمد دایانا صدمهای جدی دیده باشد اما وی یک بار در آمبولانس دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان هم بر اثر خونریزی ریوی و مغزی درگذشت. تنها کسی که در این میان جان سالم به در برد محافظ شخصی دایانا بود. گفته شده که راننده سه برابر بیشتر از اندازه مجاز نوشیدنی الکلی مصرف کرده بود. پدر دودی، اسپانسر فیلم قتل غیرقانونی شد که در آن نیمهٔ تاریک مرگ پرنسس دایانا و پسرش نمایش داده شدهاست.
بعد از مرگ دایانا، چارلز به همراه خواهران دایانا برای آوردن بدن او از لندن به پاریس سفر کردند. بعد از بازگشت مراسمی رسمی برای دایانا برپا شد. در تشییع جنازه دایانا حدود ۵ میلیون نفر حضور داشتند و ۲/۵ میلیارد نفر از تلویزیون این مراسم را تماشا کردند.
فعالیتهای اجتماعی
هرچند شاهدخت دایانا به هنر علاقه داشت اما عمده شهرت وی بخاطر فعالیتهای عامالمنفعه و اجتماعی است. وی با تأسیس یا همکاری با چندین مؤسسه خیریه، به مدرسه سازی، خانهسازی و کمک به بینوایان و دردمندان پرداخت. وی کمکهای شایان توجهی به جذامیان، مبتلایان به ایدز و آسیب دیدگان از مین در کشور آنگولا انجام داد. وی در سفر به مناطق بحران زده و محروم مانند آفریقا و بوسنی و هرزگوین با جدیت به دلگرمی دادن به محرومان و آسیب دیدگان پرداخت و با کسانی چون نلسون ماندلا، مایکل جکسون و مادر ترزا دیدار کرد.
علاوه بر این وی به عنوان همسر ولیعهد او را در سفرهای کاری همراهی میکرد. او با چارلز به کشورهای ایالات متحده، کانادا، ایتالیا، قلمروهای همسود و برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی سفر کرد. او همچنین برخی از سفرهای خود را به تنهایی انجام میداد و از بیمارستانها و مکانهای عمومی بازدید میکرد. همچنین وی به عنوان همسر ولیعهد از وظایف ویژهای نیز برخوردار بود.
عنوانها، لقبها و نشانها
- ۱ ژوئیهٔ ۱۹۶۱ — ۹ ژوئن ۱۹۷۵: نجیبزاده دایانا فرانسس اسپنسر
- ۹ ژوئن ۱۹۷۵ — ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱: بانو دایانا فرانسس اسپنسر
-
۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ — ۲۸ اوت ۱۹۹۶: والاحضرتِ همایونی شاهدخت ولز
- در اسکاتلند: ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ — ۲۸ اوت ۱۹۹۶: والاحضرتِ همایونی دوشس رافیسی
- ۲۸ اوت ۱۹۹۶ — ۳۱ اوت ۱۹۹۷: دایانا، شاهدخت ولز
القاب کامل دایانا بعد از ازدواجش بودند: والاحضرتِ همایونی شاهدخت چارلز فیلیپ آرتور جورج، شاهدخت ولز و کنتس چستر، دوشس کورنوال، دوشس رافیسی، کنتس کریک، بارونس رنفریو، بانوی جزایر، شاهدخت اسکاتلند.
پس از طلاق از چارلز دایانا پیشوند والاحضرتِ همایونی را از دست داد و از این القاب به صورت معمولی استفاده کرد. بعد از طلاق وبگاه خانوادهٔ سلطنتی اعلام کرد لقب اصلی دایانا به صورت دایانا، شاهدخت ولز میباشد.
دودمان
دودمان دایانا، شاهدخت ولز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
کتابشناسی
- Bradford, Sarah (2006). Diana. New York; Toronto; London: Viking. ISBN 978-0-670-03807-7.
- Brandreth, Gyles (2004). Philip and Elizabeth: Portrait of a Marriage. London: Century. ISBN 0-7126-6103-4.
- Brown, Tina (2007). The Diana Chronicles. London; New York: Doubleday. ISBN 978-0-385-51708-9.
- Dimbleby, Jonathan (1994). The Prince of Wales: A Biography. New York: William Morrow and Company. ISBN 0-688-12996-X.
- Morton, Andrew (1997) [1992]. Diana: Her True Story – In Her Own Words. New York: Simon & Schuster. ISBN 0-684-85080-X.
- Smith, Sally Bedell (2000) [1999]. Diana in Search of Herself: Portrait of a Troubled Princess. Signet. ISBN 978-0-451-20108-9.
- Williamson, D. (1981a). "The Ancestry of Lady Diana Spencer". Genealogist's Magazine. 20 (6): 192–199.
- Williamson, D. (1981b). "The Ancestry of Lady Diana Spencer". Genealogist's Magazine. 20 (8): 281–282.
برای مطالعه بیشتر
- Anderson, Christopher (2001). Diana's Boys: William and Harry and the Mother they Loved (1st ed.). United States: William Morrow. ISBN 978-0-688-17204-6.
- Bedell Smith, Sally (1999). Diana in Search of Herself: Portrait of a Troubled Princess. Times Books. ISBN 0-8129-3030-4.
- Brennan, Kristine (1998). Diana, Princess of Wales. Philadelphia: Chelsea House. ISBN 0-7910-4714-8.
- Burrell, Paul (2003). A Royal Duty. United States: HarperCollins Entertainment. ISBN 978-0-00-725263-3.
- Burrell, Paul (2007). The Way We Were: Remembering Diana. United States: HarperCollins Entertainment. ISBN 978-0-06-113895-9.
- Caradec'h, Jean-Michel (2006). Diana. L'enquête criminelle (به فرانسوی). Neuilly-sur-Seine: Michel Lafon. ISBN 978-2-7499-0479-5.
- Corby, Tom (1997). Diana, Princess of Wales: A Tribute. United States: Benford Books. ISBN 978-1-56649-599-8.
- Coward, Rosalind (2004). Diana: The Portrait. United Kingdom (other publishers worldwide): HarperCollins. ISBN 0-00-718203-1.
- Davies, Jude (2001). Diana, A Cultural History: Gender, Race, Nation, and the People's Princess. Houndmills, Hampshire; New York: Palgrave. ISBN 0-333-73688-5. OCLC 46565010.
- Denney, Colleen (2005). Representing Diana, Princess of Wales: Cultural Memory and Fairy Tales Revisited. Madison, New Jersey: Fairleigh Dickinson University Press. ISBN 0-8386-4023-0. OCLC 56490960.
- Edwards, Anne (2001). Ever After: Diana and the Life She Led. New York: St. Martin's Press. ISBN 978-0-312-25314-1. OCLC 43867312.
- Frum, David (2000). How We Got bare: The '70s. New York: Basic Books. ISBN 0-465-04195-7.
-
Mattern, Joanne (2006). -9780756616137 Princess Diana. DK Biography. New York: DK Publishing. ISBN 978-0-7566-1614-4.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - Morton, Andrew (2004). Diana: In Pursuit of Love. United States: Michael O'Mara Books. ISBN 978-1-84317-084-6.
- Rees-Jones, Trevor (2000). The Bodyguard's Story: Diana, the Crash, and the Sole Survivor. United States: Little, Brown. ISBN 978-0-316-85508-2.
- Steinberg, Deborah Lynn (1999). Mourning Diana: Nation, Culture and the Performance of Grief. London: Routledge. ISBN 0-415-19393-1.
- Taylor, John A. (2000). Diana, Self-Interest, and British National Identity. Westport, CN: Praeger. ISBN 0-275-96826-X. OCLC 42935749.
- Thomas, James (2002). Diana's Mourning: A People's History. Cardiff: University of Wales Press. ISBN 0-7083-1753-7. OCLC 50099981.
- Turnock, Robert (2000). Interpreting Diana: Television Audiences and the Death of a Princess. London: British Film Institute. ISBN 0-85170-788-2. OCLC 43819614.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به دایانا، شاهدخت ولز در ویکیگفتاورد موجود است. |
- Diana, princess of Wales در دانشنامهٔ بریتانیکا
- پرترههایی از Diana, Princess of Wales در گالری ملی پرتره (لندن)
- Coroner's Inquests into the deaths of Diana, Princess of Wales and Mr Dodi Al Fayed at National Archives
- BBC mini-site Diana One Year On pictures of Diana, Panorama interview video extracts, coverage of the funeral, how the UK newspapers reported her death
- آثار مربوط دایانا، شاهدخت ولز در کتابخانهها (کاتالوگ ورلدکت)
- Diana, Princess of Wales در IMDb
عمومی | |
---|---|
کتابخانههای ملی | |
نگارخانههای هنری و موزهها | |
نهادهای پژوهش هنری | |
واژهنامههای زندگینامهای | |
پایگاههای دادهٔ علمی | |
سایر |