Продолжая использовать сайт, вы даете свое согласие на работу с этими файлами.
بومفمینیسم
از مجموعه مقالههای |
فمینیسم |
---|
گرایشهای فمینیسم
فهرست • آمازون • آنارشیست • بیخدا • سیاهپوست • چیکانا • مسیحی • کنونخواه • فرهنگی • مجازی • تفاوتهای فردی • اکو • جنسیت و برابری • برابری طلب • چاق • ساخت گرای فرانسوی • جنسیت • جهانی • فردگرا • اسلامی • یهودی • همجنسگرا • لیبرال • ماتیکی • مارکسیست • مادی • نو • پسااستعماری • پستمدرن • ضد سقط جنین • پروتوفمینیست • رادیکال • جداییطلب • جنس-مثبت • سوسیالیست • نقطهنظر • الهیات • جهانسوم • ترنسفمینیسم • زنگرایی
|
مفاهیم
|
نظریهها
مطالعات جنسیت • جنسیتزدگی در رسانۀ اصلی • برابری جنسیتی • برابری • مطالعات زنان • مطالعات مردان • اقتصاد • نظریه سیاسی • شناختشناسی • الهیات • سکسشناسی • جامعهشناسی • نظریهٔ قانونی • هنر • نقد ادبی • نظریهٔ فیلم • بوم شناسی سیاسی • معماری • انسانشناسی • باستانشناسی • جرمشناسی • جغرافیا • فلسفه • روانشناسی زنان • روابط بینالملل • اگزیستانسیالیسم • مطالعات دانشگاهی تاریخ فمینیسم • تاریخ زنان
|
تاریخ
|
حق رأی زنان
|
لیستها و فهرستها
|
بومفمینیسم یا اکوفمینیسم (انگلیسی: Ecofeminism) نگرشی بر مبنای احترام به طبیعت است که با تلفیق رویکردهای فمینیسمی و بومشناختی، مخالف رفتارهای تهاجمی و از میان بردن طبیعت به بهانهٔ سود و پیشرفت است.
اکوفمینیسم محصول ترکیب جنبش رهایی بخش زنان و جنبش حفاظت از محیط زیست است. اکوفمینیست با بررسی ارتباط بین زن و طبیعت در فرهنگ، دین، ادبیات و نمادنگاری میپردازد و درصدد است تشابهات بین سلطه بر زنان و سلطه بر طبیعت را بیابد. برای مثال این شباهتها میتوان به وجود دیدگاه مالکانه به زن و طبیعت، دیدن مردان به عنوان متولیان فرهنگ و زنان به عنوان متولیان طبیعت، و تشابه الگوها در تسلط مردان به زنان و تسلط انسانها به طبیعت نام برد. اکوفمینیسم تأکید می کند که هم زنان و هم طبیعت باید مورد احترام باشند.
نظریه اکوفمینیست ادعا میکند که این دیدگاه زنان را در موقعیت برتر قرار نمی دهد بلکه بیشتر خواهان برابری و یك جامعه مشاركتی است كه در آن برتری گروهی وجود ندارد.
دلیل پیوند دیدگاه فنمینیستی با مفاهیم اکولوژیک مربوط به رویکرد خاص فمنیستها به طبیعت و تبعات مشکلات زیست محیطی ناشی از بهره برداریهای بیرویه و غیر اصولی از طبیعت و منابع آن میباشد. زیرا فمینیستها توجیحات متفاوتی در طرفداری از محیطزیست دارند. یکی از اصلیترین استدلالات آنها این است که «اساسا زنان بیشتر از مردان از لطمه دیدن و آلودگی محیطزیست صدمه میبینند و در نتیجه اصولا مسئله محیطزیست مسئلهای جنسیتی است.
تاریخچه
واژه ی اکو فمینیسم برای اولین بر در سال ۱۹۷۴ توسط یک فمینیست فرانسوی به نام فرانسواز دوبون (به فرانسوی: Françoise d'Eaubonne) در کتابش "فمینیسم یا مرگ" پیشنهاد شد. وی از زنان خواست که انقلاب اکولوژیکی را رهبری کنند و روابط جدیدی بین انسانیت و طبیعت و همچنین زن و مرد برقرار کنند. وی به وجود یک زن سالاری اصلی که در آن روابط زن و مرد بر پایه ی برابری بود اشاره میکند. بعدتر تسلط مطلق مردان بر باروری زنان و همچنین باروری زمین جانشین این زن سالاری میشود. او نابودی زیست محیطی معاصر را نتیجه آن تاریخ سلطه مردسالارانه می داند.
اگرچه اکوفمینیسم در دهه ۱۹۷۰ میلادی پیشنهاد شد، اما در دهه ۸۰ به یک جنبش مهم فکری تبدیل شد. از دهه هشتاد گروههای اکوفمینیستی بهطور مشخصی وارد عرصه فعالیتهای اجتماعی به منظور بهبود شرایط زنان و مقابله با تهدیدات و مخاطرات زیست محیطی بهطور توامان شدند. و از نیمه دوم دهه هشتاد این شاخه فمینیستی بهصورت رشتهای آکادمیک در مراکز دانشگاهی وارد شد.
استدلالهای رایج
- اکوفمینیسم استدلال میکند که در نظام مرد سالارنه بین سلطه و استثمار زن و سلطه و استثمار طبیعت ارتباط مهمی وجود دارد. اگرچه هر رویکرد اکوفمینیسم این ارتباط را به طرز متفاوتی تفسیر میکند.
- اکوفمینیسم معتقد است که سلطه و استثمار زنان و تسلط و بهره برداری از طبیعت هر دو منشا ای مشترک دارند. این اشتراک زنان را در موقعیت ممتازی قرار می دهد تا به این سلطه پایان دهند.
- اکوفمینیسم ارتباطی که مردسالاری بین زن و طبیعت برقرار می کند را نفی می کند. برخی نمایندگان جامعه مردسالار استدلال میکنند که زیست شناسی زنان (بدن زن و توانایی زن در باردار شدن و ایجاد زندگی) آنها را در موقعیت نزدیکتری به طبیعت قرار میدهد. بر اساس این رویکرد، مردان، موجوداتی با هدایت عقل هستند که به دنیای تمدن تعلق دارند. بر خلاف شهود زنانه که متعلق به دنیای طبیعت است. تمدن به دلیل توانایی خود در کنترل و دگرگونی طبیعت ، برتر از طبیعت محسوب می شود. و با این استدلال استثمار آنها را توجیه میکند . زبان جنسیتی که برای توصیف طبیعت استفاده می شود، (مام زمین) و زبان طبیعت انگارانه که برای توصیف زنان (پنجه آفتاب) استفاده می شود، نمود بارز این غلبه مرد سالارنه، به حاشیه راندن و انزوای اجتماعی زنان است. نظریه اکوفمینیسم تأکید می کند سرمایه داری باعث شکاف عمیق بین طبیعت و تمدن شده است. اکو فمینیستها در دهه ۱۹۷۰ ادعا کردند که شکاف بین طبیعت و تمدن تنها با غریزه زنانه و آگاهی کلی و جهان شمول پروسههای طبیعی قابل درمان است. محققان اکوفمینیست تاکید میکنند که این تاثیر زنان برای پر کردن شکاف تمدن و طبیعت حاصل غریزه زنانه نیست بلکه به دلیل شرایط مشابه زنان تحت ظلم در دست نیروهای غالب مردسالار است.
برخی از نظریه پردازان
- فرانسواز دوبون (به فرانسوی: Françoise d'Eaubonne) وی از زنان خواست که انقلاب اکولوژیکی را رهبری کنند.
- جودی باری (به انگلیسی: Judi Bari) یک فعال محیط زیست، فمینیست و آنارشیست بود. او یکی از سازماندهان اصلی جنبش "اول زمین!" (انگلیسی: Earth First!) است.
- واندانا شیوا (به انگلیسی: Vandana Shiva) او از برگزار کنندههای جنبش چیپو (به انگلیسی: Chipko movement) با هدف جلوگیری از جنگل زدایی در هیمالایا بود.
- وانگاری ماآتای (به انگلیسی: Wangari Muta Maathai) برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۴ میلادی.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Ecofeminism». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بومفمینیسم موجود است. |
هنر بومشناختی | ||
---|---|---|
فرهنگ | ||
ادبیات | ||
فلسفه | ||
دین | ||
دیگر نوشتارها | ||
نوشتارهای وابسته | ||
هنر کاربردی | ||
رشتههای دانشگاهی |
|
|
---|---|---|
موضوعات مرتبط | ||
نظریهپردازان فمینیستی | ||
فهرستها |